البصائر و الذخائر: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های')
    خط ۴۷: خط ۴۷:
    در اين كتاب، بر قضيه بداء و تقيه و غيبت ايراد مى‌گيرد و همچون زيديه قديم برای [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] بين صحابه، موقعيت خاصى قايل است.
    در اين كتاب، بر قضيه بداء و تقيه و غيبت ايراد مى‌گيرد و همچون زيديه قديم برای [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] بين صحابه، موقعيت خاصى قايل است.


    وى، مى‌گويد: [[امام على(ع)]] درياى علم است و قرين هدايت... ولى شيعه او در حق او، بسى اختلاف برپا مى‌كنند و به اوامر و نواهى او كمتر گوش مى‌دهند و پيدايش افراط غاليان را در مقابل تفريط خوارج مى‌داند و از [[خلیل بن احمد|خليل بن احمد]] سخنى نقل مى‌كند كه چون از وى پرسيدند چرا صحابه پيغمبر با هم چونان برادران تنى بودند و با على چونان برادر ناتنى، پاسخ داد: از آن روى كه [[امام على(ع)]] به تنهايى، فضايل همگى ايشان را جمع داشت.
    وى، مى‌گويد: [[امام على(ع)]] درياى علم است و قرين هدايت... ولى شيعه او در حق او، بسى اختلاف برپا مى‌كنند و به اوامر و نواهى او كمتر گوش مى‌دهند و پيدايش افراط غاليان را در مقابل تفريط خوارج مى‌داند و از [[خلیل بن احمد|خليل بن احمد]] سخنى نقل مى‌كند كه چون از وى پرسيدند چرا صحابه پيغمبر با هم چونان برادران تنى بودند و با على چونان برادر ناتنى، پاسخ داد: از آن روى كه [[امام على(ع)]] به تنهایى، فضايل همگى ايشان را جمع داشت.


    ارادت ابوحيان به اولين امام معصوم، چنان است كه در نصيحت و زهد وقتى مى‌خواهد قلم‌فرسايى كند، جلوه‌اى از عبارات «نهج‌البلاغة» در كلامش ظاهر مى‌گردد و نيز در حكايتى، از مكر معاويه و در حكايت ديگرى، از حكومت توأم با فشار او ياد مى‌كند و در داستانى هزل‌آميز، ارادت‌مندان معاويه را به مسخره مى‌گيرد.
    ارادت ابوحيان به اولين امام معصوم، چنان است كه در نصيحت و زهد وقتى مى‌خواهد قلم‌فرسايى كند، جلوه‌اى از عبارات «نهج‌البلاغة» در كلامش ظاهر مى‌گردد و نيز در حكايتى، از مكر معاويه و در حكايت ديگرى، از حكومت توأم با فشار او ياد مى‌كند و در داستانى هزل‌آميز، ارادت‌مندان معاويه را به مسخره مى‌گيرد.
    خط ۵۳: خط ۵۳:
    مؤلف در اين كتاب از منابعى همچون قرآن و سنت و عقل و تجربه فراوان بهره برده است.
    مؤلف در اين كتاب از منابعى همچون قرآن و سنت و عقل و تجربه فراوان بهره برده است.


    مايه اصلى اين اثر، يادداشت‌هايى است كه ابوحيان هنگام استنساخ برای خود برمى‌داشته است و از منابع اصلى كتاب خود، آثارى چون «النوادر» ابن اعرابى، «الكامل» [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]، «عيون الاخبار» [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]]، «مجالس» ثعلب، «المنظوم و المنثور» ابن ابى طاهر و... را برمى‌شمارد.
    مايه اصلى اين اثر، يادداشت‌هایى است كه ابوحيان هنگام استنساخ برای خود برمى‌داشته است و از منابع اصلى كتاب خود، آثارى چون «النوادر» ابن اعرابى، «الكامل» [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]، «عيون الاخبار» [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]]، «مجالس» ثعلب، «المنظوم و المنثور» ابن ابى طاهر و... را برمى‌شمارد.


    روش كتاب، همان روش [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] در «البيان» است كه موضوعات مختلف، به‌طور پراكنده و بدون هيچ نظم خاصى در كنار يك‌ديگر قرار گرفته‌اند. گر چه اين اثر، بر نقل و روايت استوار است، اما نقل با نقد همراه است و گاه پرسش‌هاى تفكرانگيز به ميان مى‌آيد. مؤلف، در اين اثر، اطلاعات سودمندى هم درباره فرق مختلف كلامى، همچون اماميه و صوفيه آورده و مغتنم است. ضمن بيان مطالب، گاه ازحدود ادب و اخلاق فراتر مى‌رود و مسائلى ركيك و سخيف بيان مى‌دارد.
    روش كتاب، همان روش [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] در «البيان» است كه موضوعات مختلف، به‌طور پراكنده و بدون هيچ نظم خاصى در كنار يك‌ديگر قرار گرفته‌اند. گر چه اين اثر، بر نقل و روايت استوار است، اما نقل با نقد همراه است و گاه پرسش‌هاى تفكرانگيز به ميان مى‌آيد. مؤلف، در اين اثر، اطلاعات سودمندى هم درباره فرق مختلف كلامى، همچون اماميه و صوفيه آورده و مغتنم است. ضمن بيان مطالب، گاه ازحدود ادب و اخلاق فراتر مى‌رود و مسائلى ركيك و سخيف بيان مى‌دارد.