كاشف الأسرار بانضمام پاسخ به چند پرسش و رساله‌ای در روش سلوک و خلوت نشینی: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'قدس الله روحه العزيز' به 'قدس‎الله‌روحه‌العزيز')
    جز (جایگزینی متن - 'نزديك' به 'نزدیک ')
    خط ۸۰: خط ۸۰:
    داود(ع) از خداوند سبحان سؤال مى‌كند كه'''«يا رب لماذا خلقت الخلق؟»'''؟ جواب چنين مى‌آيد كه'''«يا داود كنت كنزا مخفيا فاحببت ان اعرف فخلقت الخلق لاعرف»'''، پس واسطه‌ى ارادت، محبت است و واسطه خلقت بنى آدم، ارادت و مقصود از هر دو معرفت است و معرفت حقيقى فقط براى انسان ميسر است، زيرا انسان در سايه‌ى كمال وجودى خود مى‌تواند مظهر صفات الهى باشد و صفات الهى را در خود مشاهده نمايد.
    داود(ع) از خداوند سبحان سؤال مى‌كند كه'''«يا رب لماذا خلقت الخلق؟»'''؟ جواب چنين مى‌آيد كه'''«يا داود كنت كنزا مخفيا فاحببت ان اعرف فخلقت الخلق لاعرف»'''، پس واسطه‌ى ارادت، محبت است و واسطه خلقت بنى آدم، ارادت و مقصود از هر دو معرفت است و معرفت حقيقى فقط براى انسان ميسر است، زيرا انسان در سايه‌ى كمال وجودى خود مى‌تواند مظهر صفات الهى باشد و صفات الهى را در خود مشاهده نمايد.


    فصل سوم، درباره‌ى آداب صوفيان و قواعد مذهب ايشان است. اسفراينى تصريح مى‌كند كه آداب صوفيان بر اساس قانون شريعت الهى است و سير و سلوك اين طايفه بر پايه طريقت مصطفوى است و طريقت، سر شريعت است و قانون مذهب ايشان جمع ميان مذاهب مختلفه بر سبيل احتياط است تا هر چه در ميان مذاهب مختلف به تقوا نزديك‌تر باشد، آن را اختيار كنند. وى هم‌چنين درباره‌ى واژه صوفى و مشتقات آن بحث مى‌كند.
    فصل سوم، درباره‌ى آداب صوفيان و قواعد مذهب ايشان است. اسفراينى تصريح مى‌كند كه آداب صوفيان بر اساس قانون شريعت الهى است و سير و سلوك اين طايفه بر پايه طريقت مصطفوى است و طريقت، سر شريعت است و قانون مذهب ايشان جمع ميان مذاهب مختلفه بر سبيل احتياط است تا هر چه در ميان مذاهب مختلف به تقوا نزدیک ‌تر باشد، آن را اختيار كنند. وى هم‌چنين درباره‌ى واژه صوفى و مشتقات آن بحث مى‌كند.


    در فصل چهارم، در كيفيت جمعيت قلب سخن به ميان مى‌آيد كه سالك بايد تمامى اشتغالات را از دل بيرون كند و يك‌سره به‌سوى حضرت حق متوجه باشد و كلمه‌ی «لا اله الا الله» را ورد خود قرار دهد و چون سر اين كلمه بر دل تجلى كند، آتش در مملكت حس زند و سلطان عقل را به باد دهد.
    در فصل چهارم، در كيفيت جمعيت قلب سخن به ميان مى‌آيد كه سالك بايد تمامى اشتغالات را از دل بيرون كند و يك‌سره به‌سوى حضرت حق متوجه باشد و كلمه‌ی «لا اله الا الله» را ورد خود قرار دهد و چون سر اين كلمه بر دل تجلى كند، آتش در مملكت حس زند و سلطان عقل را به باد دهد.