وقاية الأذهان: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - '(علیهم السلام)' به 'علیهم‌السلام')
    جز (جایگزینی متن - 'قدس سره' به 'قدس‌سره')
    خط ۷۴: خط ۷۴:
    1. از آن‌جايى كه مصنف، از بزرگ‌ترين اديبان زمان خود بوده است، مباحث الفاظ آن پر است از تحقيقات اساسى كه در ساير كتاب‌ها كمتر ديده مى‌شود و از طرفى اگر چه مؤلف آن، ايرانى است، اما قلم و نگارش او عربى است و كتاب، مملو از استشهاد به شواهد شعرى عربى مى‌باشد.
    1. از آن‌جايى كه مصنف، از بزرگ‌ترين اديبان زمان خود بوده است، مباحث الفاظ آن پر است از تحقيقات اساسى كه در ساير كتاب‌ها كمتر ديده مى‌شود و از طرفى اگر چه مؤلف آن، ايرانى است، اما قلم و نگارش او عربى است و كتاب، مملو از استشهاد به شواهد شعرى عربى مى‌باشد.


    2. خلاصه نظريات علامه، [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|سيد محمد فشاركى]] در كتاب آورده شده است و اگر چه علامه فشاركى قدس سره از خود اثرى در علم اصول باقى نگذاشته است، اما از اين كتاب مى‌توان به بسيارى از نظريات او پى برد.
    2. خلاصه نظريات علامه، [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|سيد محمد فشاركى]] در كتاب آورده شده است و اگر چه علامه فشاركى قدس‌سره از خود اثرى در علم اصول باقى نگذاشته است، اما از اين كتاب مى‌توان به بسيارى از نظريات او پى برد.


    علاقه مؤلف، به استادش، [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|سيد محمد فشاركى]] به حدى بوده است كه در صفحات 143 تا 146، بر خلاف متعارف كتاب‌هاى اصولى، به ترجمه زندگى ايشان پرداخته است.
    علاقه مؤلف، به استادش، [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|سيد محمد فشاركى]] به حدى بوده است كه در صفحات 143 تا 146، بر خلاف متعارف كتاب‌هاى اصولى، به ترجمه زندگى ايشان پرداخته است.
    خط ۸۲: خط ۸۲:
    كتاب، پر از نكات بديع و نوآورى‌هايى است كه در ساير كتاب‌هاى اصولى ديده نمى‌شود كه به چند نمونه از آنها اشاره مى‌شود:
    كتاب، پر از نكات بديع و نوآورى‌هايى است كه در ساير كتاب‌هاى اصولى ديده نمى‌شود كه به چند نمونه از آنها اشاره مى‌شود:


    1. از جمله نظريات جديد مؤلف، پذيرفتن جواز استعمال لفظ در بيشتر از يك معنا است كه پس از اينكه [[عراقی، ضیاءالدین|آقا ضياءالدين عراقى]] (متوفاى 1361ق)، در كتاب «مقالات الأصول» نظريه او را نپذيرفت و آن را رد كرد، مؤلف، رساله «اماطة الغين عن استعمال العين في معنيين» را در جواب او تأليف نمود و يك نسخه آن را براى [[حائری یزدی، عبدالکریم|شيخ عبدالكريم حائرى]] قدس سره فرستاد كه او نيز در كتاب «درر الفوائد» اين نظريه را پذيرفته است و مؤلف نيز به پذيرش [[حائری یزدی، عبدالکریم|شيخ عبدالكريم حائرى]] اشاره كرده است.(ص 607 كتاب)
    1. از جمله نظريات جديد مؤلف، پذيرفتن جواز استعمال لفظ در بيشتر از يك معنا است كه پس از اينكه [[عراقی، ضیاءالدین|آقا ضياءالدين عراقى]] (متوفاى 1361ق)، در كتاب «مقالات الأصول» نظريه او را نپذيرفت و آن را رد كرد، مؤلف، رساله «اماطة الغين عن استعمال العين في معنيين» را در جواب او تأليف نمود و يك نسخه آن را براى [[حائری یزدی، عبدالکریم|شيخ عبدالكريم حائرى]] قدس‌سره فرستاد كه او نيز در كتاب «درر الفوائد» اين نظريه را پذيرفته است و مؤلف نيز به پذيرش [[حائری یزدی، عبدالکریم|شيخ عبدالكريم حائرى]] اشاره كرده است.(ص 607 كتاب)


    2. همه استعمالات الفاظ، حتى مجازها را استعمال در ما وضع له مى‌داند. وى، اين نظريه را كه مجاز، در غير ما وضع له استعمال مى‌شود، رد نموده و براى اثبات نظريه‌اش كتاب «جلية الحال في معرفة الوضع و الاستعمال» را نگاشته است.
    2. همه استعمالات الفاظ، حتى مجازها را استعمال در ما وضع له مى‌داند. وى، اين نظريه را كه مجاز، در غير ما وضع له استعمال مى‌شود، رد نموده و براى اثبات نظريه‌اش كتاب «جلية الحال في معرفة الوضع و الاستعمال» را نگاشته است.


    بعدها افرادى همچون آيت‌الله آقا [[بروجردی، حسین|حسين بروجردى]] (متوفاى 1381ق) و [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] قدس سره نيز اين نظريه را پذيرفته‌اند.
    بعدها افرادى همچون آيت‌الله آقا [[بروجردی، حسین|حسين بروجردى]] (متوفاى 1381ق) و [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] قدس‌سره نيز اين نظريه را پذيرفته‌اند.


    رموز و كنايات:
    رموز و كنايات:


    در كتاب، از بعضى از اساتيد مؤلف، به وصف و كنايه تعبير شده است كه به بعضى از آنها اشاره مى‌شود: از استادش، [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|سيد محمد فشاركى]] به «سيدنا الأستاذ» يا «سيد الأستاذ» و از [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]] (قدس سره)، به «شيخ الأستاذ» و گاهی «صاحب الكفاية» و از [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|ميرزاى شيرازى]]  بزرگ، به «سيد مشايخنا» و از استادش، سيد محمد كاظم طباطبايى، به «بعض أساتيذنا» و از حاج [[حائری یزدی، عبدالکریم|شيخ عبدالكريم حائرى]](قدس سره)، به «صاحبنا العلامة» و از شيخ محمدتقى اصفهانى، صاحب [[هداية المسترشدين في شرح أصول معالم‌الدين|هداية المسترشدين]]، به «صاحب الهداية» تعبير مى‌كند.
    در كتاب، از بعضى از اساتيد مؤلف، به وصف و كنايه تعبير شده است كه به بعضى از آنها اشاره مى‌شود: از استادش، [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|سيد محمد فشاركى]] به «سيدنا الأستاذ» يا «سيد الأستاذ» و از [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]] (قدس‌سره)، به «شيخ الأستاذ» و گاهی «صاحب الكفاية» و از [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|ميرزاى شيرازى]]  بزرگ، به «سيد مشايخنا» و از استادش، سيد محمد كاظم طباطبايى، به «بعض أساتيذنا» و از حاج [[حائری یزدی، عبدالکریم|شيخ عبدالكريم حائرى]](قدس‌سره)، به «صاحبنا العلامة» و از شيخ محمدتقى اصفهانى، صاحب [[هداية المسترشدين في شرح أصول معالم‌الدين|هداية المسترشدين]]، به «صاحب الهداية» تعبير مى‌كند.


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==