ابن اثیر، مبارک بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
    جز (جایگزینی متن - 'الدين' به ' الدين')
    خط ۴۷: خط ۴۷:
    '''مبارك بن محمد بن عبدالواحد شيبانى جزرى موصلى''' معروف به ابن اثير، رجالى، مفسر، محدِّث و فقيه شافعى مذهب (544-606 ق) یکى از سه فرزند محمد شیبانى جزرى و نویسنده کتاب النهایه فى غریب الحدیث است .
    '''مبارك بن محمد بن عبدالواحد شيبانى جزرى موصلى''' معروف به ابن اثير، رجالى، مفسر، محدِّث و فقيه شافعى مذهب (544-606 ق) یکى از سه فرزند محمد شیبانى جزرى و نویسنده کتاب النهایه فى غریب الحدیث است .


    در 544ق، درعراق ديده به جهان گشود.او برادر بزرگ‌تر عزّالدين و ضياءالدّين ابن‌اثير است كه در جزيره ابن عُمَر (اكنون شهر مرزى ميان سوريه و تركيه) زاده شد.
    در 544ق، درعراق ديده به جهان گشود.او برادر بزرگ‌تر عزّ الدين و ضياءالدّين ابن‌اثير است كه در جزيره ابن عُمَر (اكنون شهر مرزى ميان سوريه و تركيه) زاده شد.


    وى دوران كودكى و نوجوانى را در زادگاه خويش گذراند و پس از آن با پدر و برادرانش به موصل كوچ كرد و در آنجا ادبيات را از ناصح‌الدين ابومحمد سعيد بن دَهّان بغدادى، ابوبكر يحيى بن سعدون مغربى قُرطُبى و ابوالحزم مكّى بن ريّان بن شَبَّه ماكِسى، نحوى ضرير و حديث را از محدّثان موصل از جمله ابوالفضل بن طوسى فراگرفت.
    وى دوران كودكى و نوجوانى را در زادگاه خويش گذراند و پس از آن با پدر و برادرانش به موصل كوچ كرد و در آنجا ادبيات را از ناصح‌ الدين ابومحمد سعيد بن دَهّان بغدادى، ابوبكر يحيى بن سعدون مغربى قُرطُبى و ابوالحزم مكّى بن ريّان بن شَبَّه ماكِسى، نحوى ضرير و حديث را از محدّثان موصل از جمله ابوالفضل بن طوسى فراگرفت.


    هنگامى كه به حج مى‌رفت، در بغداد از ابوالقاسم بن خَلّ و عبدالوهّاب بن سكينه، ابوالقاسم يَعيش بن صدقه فُراتى، ابوالفرج عبدالمنعم بن عبدالوهاب بن كُلَيْب حَرّانى و ابواحمد عبدالوهاب بن على حديث شنيد.  
    هنگامى كه به حج مى‌رفت، در بغداد از ابوالقاسم بن خَلّ و عبدالوهّاب بن سكينه، ابوالقاسم يَعيش بن صدقه فُراتى، ابوالفرج عبدالمنعم بن عبدالوهاب بن كُلَيْب حَرّانى و ابواحمد عبدالوهاب بن على حديث شنيد.  


    وى آن زمان كه در موصل مى‌زيست، به اتابكان زنگى موصل، كه از سوى سلجوقيان فرمانرواى آنجا بودند، نزديك شد و به وسيله چند تن از حاكمان زنگى به مقام مشاور ويژه و نيز منشى خاص دست يافت. وى مدتى خزانه‌دار سيف‌الدين غازى بن مَودود بن زنگى بود و پس از آن مدتى نيز توسط سيف‌الدين به سرپرستى ديوان جزيره ابن عمر گمارده شد، آنگاه به موصل بازگشت و مقام نيابت ديوان را از سوى وزير جلال‌الدين ابوالحسن على بن منصور اصفهانى عهده‌دار شد و پس از آن نزد مجاهدالدين قايْماز راه يافت و در آنجا به مقام بلندى رسيد.
    وى آن زمان كه در موصل مى‌زيست، به اتابكان زنگى موصل، كه از سوى سلجوقيان فرمانرواى آنجا بودند، نزديك شد و به وسيله چند تن از حاكمان زنگى به مقام مشاور ويژه و نيز منشى خاص دست يافت. وى مدتى خزانه‌دار سيف‌ الدين غازى بن مَودود بن زنگى بود و پس از آن مدتى نيز توسط سيف‌ الدين به سرپرستى ديوان جزيره ابن عمر گمارده شد، آنگاه به موصل بازگشت و مقام نيابت ديوان را از سوى وزير جلال‌ الدين ابوالحسن على بن منصور اصفهانى عهده‌دار شد و پس از آن نزد مجاهد الدين قايْماز راه يافت و در آنجا به مقام بلندى رسيد.


    هنگامى كه در 589ق مجاهدالدين دستگير و زندانى شد و عزّالدّين مسعود جانشين وى گرديد، وى در خدمت مسعود درآمد و پس از درگذشت او، به جانشين وى نورالدين ارسلان شاه پيوست و در فرمانروايى نورالدين قدرتى عظيم يافت.  
    هنگامى كه در 589ق مجاهد الدين دستگير و زندانى شد و عزّالدّين مسعود جانشين وى گرديد، وى در خدمت مسعود درآمد و پس از درگذشت او، به جانشين وى نور الدين ارسلان شاه پيوست و در فرمانروايى نور الدين قدرتى عظيم يافت.  


    او در سال‌هاى پايانى زندگى، فلج شد و دست و پاى وى ناتوان گرديد و از نوشتن بازماند، از اين‌رو خانه‌نشين شد و رباطى در يكى از آبادى‌هاى پيرامون موصل بنياد نهاد و تمام داراييش را وقف آن كرد.
    او در سال‌هاى پايانى زندگى، فلج شد و دست و پاى وى ناتوان گرديد و از نوشتن بازماند، از اين‌رو خانه‌نشين شد و رباطى در يكى از آبادى‌هاى پيرامون موصل بنياد نهاد و تمام داراييش را وقف آن كرد.
    خط ۶۱: خط ۶۱:
    خانه او محل گرد آمدن عالمان، اديبان و پژوهشگران علوم قرآنى و معارف دينى بود. گفته‌اند كه در همين ايّام جمعى از افاضل روزگار، وى را در كار تصنيف يارى كرده‌اند.  
    خانه او محل گرد آمدن عالمان، اديبان و پژوهشگران علوم قرآنى و معارف دينى بود. گفته‌اند كه در همين ايّام جمعى از افاضل روزگار، وى را در كار تصنيف يارى كرده‌اند.  


    او در بسيارى از علوم روزگارش توانا بود و در تمام آنها شاگردانى پرورده و نيز آثارى پديد آورده است. فرزندش شهاب قوصى، تاج‌الدين عبدالمحسن بن محمد حامض شيخ باجريقى و فخرالدّين بخارى‌از او روايت كرده‌اند.
    او در بسيارى از علوم روزگارش توانا بود و در تمام آنها شاگردانى پرورده و نيز آثارى پديد آورده است. فرزندش شهاب قوصى، تاج‌ الدين عبدالمحسن بن محمد حامض شيخ باجريقى و فخرالدّين بخارى‌از او روايت كرده‌اند.


    قلقشندى در برخى از آثارش حديث‌هايى را از ابن اثير نقل كرده است. قفطى نيز مى‌گويد: مجدالّدين اجازه روايت تمام آثارش را به وى داده است.
    قلقشندى در برخى از آثارش حديث‌هايى را از ابن اثير نقل كرده است. قفطى نيز مى‌گويد: مجدالّدين اجازه روايت تمام آثارش را به وى داده است.