إعلام الوری بمن ولي نائباً من الأتراك بدمشق الشام الكبری: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'الإعلام (ابهام زدایی)' به 'الإعلام (ابهامزدایی)') |
||
(۲۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
| تصویر =NUR11520J1.jpg | | تصویر =NUR11520J1.jpg | ||
| عنوان =إعلام الوری بمن ولي نائباً من | | عنوان =إعلام الوری بمن ولي نائباً من الأتراك بدمشق الشام الكبری | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[ابن طولون، محمد بن علی|ابن طولون، محمد بن علی]] ( | [[ابن طولون، محمد بن علی|ابن طولون، محمد بن علی]] (نویسنده) | ||
[[دهمان، محمد احمد]] (محقق) | [[دهمان، محمد احمد]] (محقق) | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| مکان نشر =دمشق - سوریه | | مکان نشر =دمشق - سوریه | ||
| سال نشر = 1404 ق | | سال نشر = 1404 ق | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE11520AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE11520AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =2 | | چاپ =2 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =11520 | |||
| کتابخوان همراه نور =11520 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر|الإعلام (ابهامزدایی)}} | |||
'''إعلام الوری بمن | {{کاربردهای دیگر|إعلام الوری (ابهامزدایی)}} | ||
'''إعلام الوری بمن ولی نائباً من الأتراك بدمشق الشام الكبری''' اثر عربى [[ابن طولون، محمد بن علی|محمد بن طولون الصالحى الدمشقى]] (م 853)، از جمله کتابهاى تاريخى ارزشمندى است كه نویسنده در آن، به ذكر اتفاقات و حوادث گوناگون و همچنين به سيرهنویسى حكمرانان (عصر مملوكى) اهتمام ویژهاى مبذول داشته است. | |||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب با مقدمه محقق<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11520/%D8%A5%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%85%D9%86-%D9%88%D9%84%D9%8A-%D9%86%D8%A7%D8%A6%D8%A8%D8%A7%D9%8B-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DA%A9-%D8%A8%D8%AF%D9%85%D8%B4%D9 ر.ک: مقدمه، ص29]</ref> در توضيح نكاتى پيرامون آن آغاز و مطالب در دو بخش تنظيم شده است. بخش اول كه متضمن حوادث و اتفاقات بين سالهاى (658ق) تا (863ق) مىباشد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11520/%D8%A5%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%85%D9%86-%D9%88%D9%84%D9%8A-%D9%86%D8%A7%D8%A6%D8%A8%D8%A7%D9%8B-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DA%A9-%D8%A8%D8%AF%D9%85%D8%B4%D9 ر.ک: متن کتاب، ص32]</ref>، به صورت خيلى مختصر و گزيده به رشته تحرير درآمده است. در واقع نویسنده این بخش را از کتاب مؤلفى ديگر به نام (شمسالدين الزملكانى) خلاصهبردارى نموده كه در آن به بيان سيره و زندگانى فرمانداران دمشق پرداخته شده است. این قسمت از کتاب، این امكان را به [[ابن طولون، محمد بن علی|ابن طولون]] مىدهد تا بتواند در مورد نحوه حكومتدارى در بلاد دمشق در عهد و دوره بنىايوب بحث مختصرى داشته باشد و اينكه چگونه، سرزمین دمشق در اختيار ممالیک قرار گرفت. از این رو، در ابتدا به بيان سيره امیر (سنجر حلبى 658) كه اولین حكمران آن منطقه از جانب پادشاهان ترك است مىپردازد. | |||
بخش دوم، از توضيحات فراوانى تشكيل شده كه نویسنده آنها را به بخش اول اضافه نموده است. این بخش، از حوادث سال (865ق) آغاز گرديده و تا سال (943ق)، در عهد و دوره سوم حكمرانى (عيسى بیک) خاتمه پيدا مىكند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11520/%D8%A5%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%85%D9%86-%D9%88%D9%84%D9%8A-%D9%86%D8%A7%D8%A6%D8%A8%D8%A7%D9%8B-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DA%A9-%D8%A8%D8%AF%D9%85%D8%B4%D9 ر.ک: همان، ص78]</ref>. | |||
روش نویسنده در این قسمت، برخلاف بخش اول آن، نوشتن كامل اتفاقات است. به گونهاى كه پنج صفحه تاريخنگارى كامل را برای شخصى به نام (جانم الجركسى) اختصاص مىدهد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11520/%D8%A5%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%85%D9%86-%D9%88%D9%84%D9%8A-%D9%86%D8%A7%D8%A6%D8%A8%D8%A7%D9%8B-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DA%A9-%D8%A8%D8%AF%D9%85%D8%B4%D9 ر.ک: همان، ص76]</ref>، كه این مقدار در بخش اول کتاب، بيش از چند سطر نمىباشد. | |||
روش | |||
شايان ذكر است كه محقق، سه ملحق نيز در آخر کتاب اضافه نموده كه عبارتند از: | شايان ذكر است كه محقق، سه ملحق نيز در آخر کتاب اضافه نموده كه عبارتند از: | ||
ملحق اول: كه متضمن توصيف كاروان سلطان غورى در هنگام عزيمت وى از قاهره به دمشق | ملحق اول: كه متضمن توصيف كاروان سلطان غورى در هنگام عزيمت وى از قاهره به دمشق برای جنگ با سلطان سليم عثمانى مىباشد كه از کتاب (بدائع الزهور) محمد بن أياس استخراج گرديده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11520/%D8%A5%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%85%D9%86-%D9%88%D9%84%D9%8A-%D9%86%D8%A7%D8%A6%D8%A8%D8%A7%D9%8B-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DA%A9-%D8%A8%D8%AF%D9%85%D8%B4%D9 ر.ک: همان، ص267]</ref>. | ||
ملحق دوم: متضمن توصيف شيوه وارد شدن سلطان غورى به دمشق است كه از (مفاكهه الخلان فى حوادث الزمان) [[ابن طولون، محمد بن علی|ابن طولون]] كه کتاب ديگر | ملحق دوم: متضمن توصيف شيوه وارد شدن سلطان غورى به دمشق است كه از (مفاكهه الخلان فى حوادث الزمان) [[ابن طولون، محمد بن علی|ابن طولون]] كه کتاب ديگر نویسنده مىباشد استخراج شده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11520/%D8%A5%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%85%D9%86-%D9%88%D9%84%D9%8A-%D9%86%D8%A7%D8%A6%D8%A8%D8%A7%D9%8B-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DA%A9-%D8%A8%D8%AF%D9%85%D8%B4%D9 ر.ک: همان، ص281]</ref>. | ||
ملحق سوم: متضمن توصيف كاروانهاى مختلف صاحب منصبان دمشق در زمان حكومت تركان عثمانى است كه به بيان چگونگى كاروان پاشا، كاروان حج، كاروان قاضى دمشق، كاروان علما و ساير وزيران پرداخته شده. | ملحق سوم: متضمن توصيف كاروانهاى مختلف صاحب منصبان دمشق در زمان حكومت تركان عثمانى است كه به بيان چگونگى كاروان پاشا، كاروان حج، كاروان قاضى دمشق، كاروان علما و ساير وزيران پرداخته شده. این مطالب، از کتاب (المواكب الإسلامیه فى الممالك الشافعيه) تألیف محمد بن كنان استخراج گرديده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11520/%D8%A5%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%85%D9%86-%D9%88%D9%84%D9%8A-%D9%86%D8%A7%D8%A6%D8%A8%D8%A7%D9%8B-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DA%A9-%D8%A8%D8%AF%D9%85%D8%B4%D9 ر.ک: همان، ص325]</ref>. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
( | (امیر سنجر حلبى) اولین حكمران دمشق از جانب پادشاهان ترك است كه [[ابن طولون، محمد بن علی|ابن طولون]] نام وى را در کتاب خود مرقوم نموده است. در دوران زمامدارى وى و در ماه ذىالقعده سال (658ق) (الملك المظفر) در مسير قاهره توسط شخصى به نام (الملك بيبرس) به قتل رسيد. در این هنگام (امیر سنجر) با داعيه استقلال از حكومت مركزى، بر دمشق مستولى گرديد و (الملك بيبرس) را به قتل رساند. سپس نویسنده مىافزايد كه بواسطه اوضاع آشفته حكومتى، گرانى فزايندهاى در همه اجناس دمشق ايجاد شد كه عرصه زندگى را بر مردم تنگ نمود<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11520/%D8%A5%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%85%D9%86-%D9%88%D9%84%D9%8A-%D9%86%D8%A7%D8%A6%D8%A8%D8%A7%D9%8B-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DA%A9-%D8%A8%D8%AF%D9%85%D8%B4%D9 ر.ک: همان، ص32]</ref>. | ||
در شوال سال (775) فردى به نام (بيدمر) فرمانروايى دمشق را بر عهده گرفت. در | در شوال سال (775) فردى به نام (بيدمر) فرمانروايى دمشق را بر عهده گرفت. در این سال، قحطى جانكاهى گريبانگیر مردم شد، به گونهاى كه مجبور به خوردن گوشت مردار و سگ شدند. اما با این وجود، از طرف حكومت مركزى كه در اختيار شعبان بن الملك ناصر حسن عثمانى بود، دستور رسيد تا ساختمان نيمه كاره عمارت سلطنتى به پایان برسد. در این سال و با وجود قحطى و گرسنگى، مقدار هزار و دویست مثقال طلا و نقره از مردم بخت برگشته جمعآورى شد تا در كار تزيين در و ديوار عمارت به كار رود<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11520/%D8%A5%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%85%D9%86-%D9%88%D9%84%D9%8A-%D9%86%D8%A7%D8%A6%D8%A8%D8%A7%D9%8B-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DA%A9-%D8%A8%D8%AF%D9%85%D8%B4%D9 ر.ک: همان، ص51]</ref>. | ||
اما با | اما با این وجود، حرص و آز سلطان عثمانى به پایان نرسيد و بعد از مدتى دستور داد زنجيرهایى از طلا و نقره و لباسهاى زركش برای وى آماده نمايند. از این رو، بازرگانان و صنعتگران دمشق به دربار (بيدمر) احضار شده و دستور سلطان را به آنها ابلاغ گرديد و خواسته سلطان، برآورده شد. در همین سال نيز سلطان پادشاه به سفر حج رفت و پس از آن (بيدمر) را عزل نمود. | ||
(قصروه) از جمله فرمانروايانى است كه | (قصروه) از جمله فرمانروايانى است كه نویسنده در مورد اتقافات مختلف عصر زمامدارى وى بسيار سخن گفته است. وقايعى كه قربانى اصلى آنها مردم عادى بودند. این شخص در روز پنجم صفر سال (905ق) به عنوان فرمانرواى جديد دمشق وارد آن منطقه گرديد. قاضيان، صاحب منصبان و عامه مردم، همه توان خود را برای استقبال باشكوه از (قصروه) انجام دادند و با تحمل مخارج بسيار سنگین، به آذين بستن محلههاى مختلف شهر پرداختند. شش روز بعد، دستنشاندگان وى با گرفتن ماليات بسيار سنگین از مردم و مجبور نمودن آنها، نسبت به آذين بستن یک منطقه گسترده از شهر كه از محله (زاویة المغاربة) تا محله (حارة القراونة) امتداد داشت، پرداختند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11520/%D8%A5%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%85%D9%86-%D9%88%D9%84%D9%8A-%D9%86%D8%A7%D8%A6%D8%A8%D8%A7%D9%8B-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DA%A9-%D8%A8%D8%AF%D9%85%D8%B4%D9 ر.ک: همان، ص121]</ref>. | ||
فرمانرواى جديد در شب جمعه روز ششم ماه ربيع الأول همان سال با حمله به باديه نشينان اطراف دمشق كه به نام (بنى صخر) خوانده مىشدند، تعداد بيست نفر از آنها را كشته و مال و حشم آنها را به تاراج برد. سپس [[ابن طولون، محمد بن علی|ابن طولون]] مىافزايد: | فرمانرواى جديد در شب جمعه روز ششم ماه ربيع الأول همان سال با حمله به باديه نشينان اطراف دمشق كه به نام (بنى صخر) خوانده مىشدند، تعداد بيست نفر از آنها را كشته و مال و حشم آنها را به تاراج برد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11520/%D8%A5%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%85%D9%86-%D9%88%D9%84%D9%8A-%D9%86%D8%A7%D8%A6%D8%A8%D8%A7%D9%8B-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DA%A9-%D8%A8%D8%AF%D9%85%D8%B4%D9 ر.ک: همان، ص122]</ref>. سپس [[ابن طولون، محمد بن علی|ابن طولون]] مىافزايد: | ||
در زمانى كه (قصروه) در بيرون از دمشق به سر مىبرد، جانشينى را | در زمانى كه (قصروه) در بيرون از دمشق به سر مىبرد، جانشينى را برای خود تعيين نمود و از وى خواست كه ماهيانه مبلغ ده هزار دينار از مردم دريافت نمايد، كه بدين وسيله اجناس ضرورى زيادى ناياب شده و دايره ظلم و ستم بر مردم تنگتر گرديد. | ||
در اوايل شعبان همان سال، (قصروه) گندم را كه محصول زراعى مردم دمشق بود، مصادره كرده و در قلعه دمشق انبار نمود و مردم در | در اوايل شعبان همان سال، (قصروه) گندم را كه محصول زراعى مردم دمشق بود، مصادره كرده و در قلعه دمشق انبار نمود و مردم در یک سرگردانى عجيبى به سر بردند. | ||
[[ابن طولون، محمد بن علی|ابن طولون]] از بيان وضع داخلى دربار (قصروه) نيز غافل نمانده است و به ذكر چگونگى خوشگذرانى فرمانروا و اطرافيان وى و همچنين انواع غذاهاى مختلفى كه در دربار آماده مىشد نيز پرداخته است، كه از جمله، در | [[ابن طولون، محمد بن علی|ابن طولون]] از بيان وضع داخلى دربار (قصروه) نيز غافل نمانده است و به ذكر چگونگى خوشگذرانى فرمانروا و اطرافيان وى و همچنين انواع غذاهاى مختلفى كه در دربار آماده مىشد نيز پرداخته است، كه از جمله، در این باره مىنویسد: | ||
از بعضى از صاحب منصبان شنيدم كه مىگفتند: مخارج روزانه دربار هزار دينار است. در مطبخ وى روزانه: بيست قنطار گوشت، صدها مرغ، بيست مرغابى، ده قوچ و... | از بعضى از صاحب منصبان شنيدم كه مىگفتند: مخارج روزانه دربار هزار دينار است. در مطبخ وى روزانه: بيست قنطار گوشت، صدها مرغ، بيست مرغابى، ده قوچ و... برای غذا آماده مىشود. | ||
==وضعيت کتاب== | ==وضعيت کتاب== | ||
کتاب به وسيله [[محمد احمد دهقان]]، تحقيق شده است كه به دليل ارزش والا و اهمیت آن، توسط [[هنرى لاوست]] نيز به زبان فرانسوى ترجمه گرديد. | |||
کتاب به وسيله محمد احمد | |||
فهرست نواب دمشق؛ اعلام؛ شعوب و طوايف؛ اماكن، ترب، جوامع، مساجد، نهرها و كوهها؛ كتب، كلمات عهد ملوكى مذكور در متن و كلمات مشروحه در تعليقات، در انتهاى کتاب آمده است. | فهرست نواب دمشق؛ اعلام؛ شعوب و طوايف؛ اماكن، ترب، جوامع، مساجد، نهرها و كوهها؛ كتب، كلمات عهد ملوكى مذكور در متن و كلمات مشروحه در تعليقات، در انتهاى کتاب آمده است. | ||
در پاورقىها، به ذكر منابع، توضيح برخى از كلمات و عبارات متن و توضيح پيرامون برخى از اعلام مذكور در متن، پرداخته شده است. | در پاورقىها، به ذكر منابع، توضيح برخى از كلمات و عبارات متن و توضيح پيرامون برخى از اعلام مذكور در متن، پرداخته شده است. | ||
==پانويس == | |||
<references /> | |||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
مقدمه و متن کتاب. | مقدمه و متن کتاب. | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
خط ۸۳: | خط ۸۸: | ||
[[رده: تاریخ (عمومی)]] | [[رده: تاریخ (عمومی)]] | ||
[[رده: تاریخ آسیا]] | [[رده: تاریخ آسیا]] | ||
[[رده:اردیبهشت (1401)]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۵۶
إعلام الوری بمن ولي نائباً من الأتراك بدمشق الشام الكبری | |
---|---|
پدیدآوران | ابن طولون، محمد بن علی (نویسنده) دهمان، محمد احمد (محقق) |
ناشر | دار الفکر |
مکان نشر | دمشق - سوریه |
سال نشر | 1404 ق |
چاپ | 2 |
موضوع | دمشق - تاریخ
سوریه - تاریخ - 1715 - 1918م. ممالیک |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | DS 97/5 /د8الف2 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
إعلام الوری بمن ولی نائباً من الأتراك بدمشق الشام الكبری اثر عربى محمد بن طولون الصالحى الدمشقى (م 853)، از جمله کتابهاى تاريخى ارزشمندى است كه نویسنده در آن، به ذكر اتفاقات و حوادث گوناگون و همچنين به سيرهنویسى حكمرانان (عصر مملوكى) اهتمام ویژهاى مبذول داشته است.
ساختار
کتاب با مقدمه محقق[۱] در توضيح نكاتى پيرامون آن آغاز و مطالب در دو بخش تنظيم شده است. بخش اول كه متضمن حوادث و اتفاقات بين سالهاى (658ق) تا (863ق) مىباشد[۲]، به صورت خيلى مختصر و گزيده به رشته تحرير درآمده است. در واقع نویسنده این بخش را از کتاب مؤلفى ديگر به نام (شمسالدين الزملكانى) خلاصهبردارى نموده كه در آن به بيان سيره و زندگانى فرمانداران دمشق پرداخته شده است. این قسمت از کتاب، این امكان را به ابن طولون مىدهد تا بتواند در مورد نحوه حكومتدارى در بلاد دمشق در عهد و دوره بنىايوب بحث مختصرى داشته باشد و اينكه چگونه، سرزمین دمشق در اختيار ممالیک قرار گرفت. از این رو، در ابتدا به بيان سيره امیر (سنجر حلبى 658) كه اولین حكمران آن منطقه از جانب پادشاهان ترك است مىپردازد.
بخش دوم، از توضيحات فراوانى تشكيل شده كه نویسنده آنها را به بخش اول اضافه نموده است. این بخش، از حوادث سال (865ق) آغاز گرديده و تا سال (943ق)، در عهد و دوره سوم حكمرانى (عيسى بیک) خاتمه پيدا مىكند[۳].
روش نویسنده در این قسمت، برخلاف بخش اول آن، نوشتن كامل اتفاقات است. به گونهاى كه پنج صفحه تاريخنگارى كامل را برای شخصى به نام (جانم الجركسى) اختصاص مىدهد[۴]، كه این مقدار در بخش اول کتاب، بيش از چند سطر نمىباشد.
شايان ذكر است كه محقق، سه ملحق نيز در آخر کتاب اضافه نموده كه عبارتند از:
ملحق اول: كه متضمن توصيف كاروان سلطان غورى در هنگام عزيمت وى از قاهره به دمشق برای جنگ با سلطان سليم عثمانى مىباشد كه از کتاب (بدائع الزهور) محمد بن أياس استخراج گرديده است[۵].
ملحق دوم: متضمن توصيف شيوه وارد شدن سلطان غورى به دمشق است كه از (مفاكهه الخلان فى حوادث الزمان) ابن طولون كه کتاب ديگر نویسنده مىباشد استخراج شده است[۶].
ملحق سوم: متضمن توصيف كاروانهاى مختلف صاحب منصبان دمشق در زمان حكومت تركان عثمانى است كه به بيان چگونگى كاروان پاشا، كاروان حج، كاروان قاضى دمشق، كاروان علما و ساير وزيران پرداخته شده. این مطالب، از کتاب (المواكب الإسلامیه فى الممالك الشافعيه) تألیف محمد بن كنان استخراج گرديده است[۷].
گزارش محتوا
(امیر سنجر حلبى) اولین حكمران دمشق از جانب پادشاهان ترك است كه ابن طولون نام وى را در کتاب خود مرقوم نموده است. در دوران زمامدارى وى و در ماه ذىالقعده سال (658ق) (الملك المظفر) در مسير قاهره توسط شخصى به نام (الملك بيبرس) به قتل رسيد. در این هنگام (امیر سنجر) با داعيه استقلال از حكومت مركزى، بر دمشق مستولى گرديد و (الملك بيبرس) را به قتل رساند. سپس نویسنده مىافزايد كه بواسطه اوضاع آشفته حكومتى، گرانى فزايندهاى در همه اجناس دمشق ايجاد شد كه عرصه زندگى را بر مردم تنگ نمود[۸].
در شوال سال (775) فردى به نام (بيدمر) فرمانروايى دمشق را بر عهده گرفت. در این سال، قحطى جانكاهى گريبانگیر مردم شد، به گونهاى كه مجبور به خوردن گوشت مردار و سگ شدند. اما با این وجود، از طرف حكومت مركزى كه در اختيار شعبان بن الملك ناصر حسن عثمانى بود، دستور رسيد تا ساختمان نيمه كاره عمارت سلطنتى به پایان برسد. در این سال و با وجود قحطى و گرسنگى، مقدار هزار و دویست مثقال طلا و نقره از مردم بخت برگشته جمعآورى شد تا در كار تزيين در و ديوار عمارت به كار رود[۹].
اما با این وجود، حرص و آز سلطان عثمانى به پایان نرسيد و بعد از مدتى دستور داد زنجيرهایى از طلا و نقره و لباسهاى زركش برای وى آماده نمايند. از این رو، بازرگانان و صنعتگران دمشق به دربار (بيدمر) احضار شده و دستور سلطان را به آنها ابلاغ گرديد و خواسته سلطان، برآورده شد. در همین سال نيز سلطان پادشاه به سفر حج رفت و پس از آن (بيدمر) را عزل نمود.
(قصروه) از جمله فرمانروايانى است كه نویسنده در مورد اتقافات مختلف عصر زمامدارى وى بسيار سخن گفته است. وقايعى كه قربانى اصلى آنها مردم عادى بودند. این شخص در روز پنجم صفر سال (905ق) به عنوان فرمانرواى جديد دمشق وارد آن منطقه گرديد. قاضيان، صاحب منصبان و عامه مردم، همه توان خود را برای استقبال باشكوه از (قصروه) انجام دادند و با تحمل مخارج بسيار سنگین، به آذين بستن محلههاى مختلف شهر پرداختند. شش روز بعد، دستنشاندگان وى با گرفتن ماليات بسيار سنگین از مردم و مجبور نمودن آنها، نسبت به آذين بستن یک منطقه گسترده از شهر كه از محله (زاویة المغاربة) تا محله (حارة القراونة) امتداد داشت، پرداختند[۱۰].
فرمانرواى جديد در شب جمعه روز ششم ماه ربيع الأول همان سال با حمله به باديه نشينان اطراف دمشق كه به نام (بنى صخر) خوانده مىشدند، تعداد بيست نفر از آنها را كشته و مال و حشم آنها را به تاراج برد[۱۱]. سپس ابن طولون مىافزايد:
در زمانى كه (قصروه) در بيرون از دمشق به سر مىبرد، جانشينى را برای خود تعيين نمود و از وى خواست كه ماهيانه مبلغ ده هزار دينار از مردم دريافت نمايد، كه بدين وسيله اجناس ضرورى زيادى ناياب شده و دايره ظلم و ستم بر مردم تنگتر گرديد.
در اوايل شعبان همان سال، (قصروه) گندم را كه محصول زراعى مردم دمشق بود، مصادره كرده و در قلعه دمشق انبار نمود و مردم در یک سرگردانى عجيبى به سر بردند.
ابن طولون از بيان وضع داخلى دربار (قصروه) نيز غافل نمانده است و به ذكر چگونگى خوشگذرانى فرمانروا و اطرافيان وى و همچنين انواع غذاهاى مختلفى كه در دربار آماده مىشد نيز پرداخته است، كه از جمله، در این باره مىنویسد:
از بعضى از صاحب منصبان شنيدم كه مىگفتند: مخارج روزانه دربار هزار دينار است. در مطبخ وى روزانه: بيست قنطار گوشت، صدها مرغ، بيست مرغابى، ده قوچ و... برای غذا آماده مىشود.
وضعيت کتاب
کتاب به وسيله محمد احمد دهقان، تحقيق شده است كه به دليل ارزش والا و اهمیت آن، توسط هنرى لاوست نيز به زبان فرانسوى ترجمه گرديد.
فهرست نواب دمشق؛ اعلام؛ شعوب و طوايف؛ اماكن، ترب، جوامع، مساجد، نهرها و كوهها؛ كتب، كلمات عهد ملوكى مذكور در متن و كلمات مشروحه در تعليقات، در انتهاى کتاب آمده است.
در پاورقىها، به ذكر منابع، توضيح برخى از كلمات و عبارات متن و توضيح پيرامون برخى از اعلام مذكور در متن، پرداخته شده است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.