أساليب بلاغية؛ الفصاحة - البلاغة - المعاني: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - ' {{جعبه اطلاعات کتاب' به '{{جعبه اطلاعات کتاب')
جز (جایگزینی متن - 'المعانی (ابهام زدایی)' به 'المعانی (ابهام‌زدایی)')
 
(۲۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۳: خط ۳:
| عنوان =أسالیب بلاغیة الفصاحة البلاغة المعاني
| عنوان =أسالیب بلاغیة الفصاحة البلاغة المعاني
| عنوان‌های دیگر =الفصاحه - البلاغه - المعانی
| عنوان‌های دیگر =الفصاحه - البلاغه - المعانی
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =
[[مطلوب، احمد]] (نويسنده)
[[مطلوب، احمد]] (نویسنده)
| زبان =عربی
| زبان =عربی
| کد کنگره =‏‎‏PJA‎‏ ‎‏2028‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏6‎‏الف‎‏5
| کد کنگره =‏‎‏PJA‎‏ ‎‏2028‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏6‎‏الف‎‏5
| موضوع =
| موضوع =
ادبیات عربی - تاریخ و نقد
ادبیات عربی - تاریخ و نقد
زبان عربی - بدیع
زبان عربی - بدیع
زبان عربی - معانی و بیان
زبان عربی - معانی و بیان
شعر عربی - تاریخ و نقد
شعر عربی - تاریخ و نقد
| ناشر =  
| ناشر =
وکالة المطبوعات
وکالة المطبوعات
| مکان نشر =کویت -
| مکان نشر =کویت -
| سال نشر = 1980 م
| سال نشر = 1980 م
 
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE15369AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE15369AUTOMATIONCODE
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =20630
| کتابخانۀ دیجیتال نور =15369
| کتابخوان همراه نور =15369
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}'''أساليب بلاغية، الفصاحة - البلاغة - المعاني'''، اثر [[احمد مطلوب]]، کتابى است به زبان عربى، پيرامون فنون بلاغت و بررسى موضوعاتى از قبيل فصاحت، بلاغت و مباحثى كه در دانش معانى از قديم مطرح بوده است.
}}
{{کاربردهای دیگر| المعانی (ابهام‌زدایی)}}
'''أساليب بلاغية، الفصاحة - البلاغة - المعاني'''، اثر [[احمد مطلوب]]، کتابى است به زبان عربى، پيرامون فنون بلاغت و بررسى موضوعاتى از قبيل فصاحت، بلاغت و مباحثى كه در دانش معانى از قديم مطرح بوده است.


==ساختار==
==ساختار==
 
کتاب، با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در دو بخش و هر بخش در چندين فصل، تنظيم شده است.
 
نویسنده در ابتدا، «فصاحت» را از لحاظ لغوى و اصطلاحى، مورد بحث و بررسى قرار داده و سپس به علم معانى و مباحث مختلف آن پرداخته است.
کتاب، با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در دو بخش و هر بخش در چندين فصل، تنظيم شده است.
 
نويسنده در ابتدا، «فصاحت» را از لحاظ لغوى و اصطلاحى، مورد بحث و بررسى قرار داده و سپس به علم معانى و مباحث مختلف آن پرداخته است.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
در مقدمه، پس از اشاره به جايگاه علم معانى، موضوع بخش‌هاى کتاب، بيان و توضيح مختصرى پيرامون آن‌ها ارائه گرديده است.
در مقدمه، پس از اشاره به جايگاه علم معانى، موضوع بخش‌هاى کتاب، بيان و توضيح مختصرى پيرامون آن‌ها ارائه گرديده است.
بخش اول، در دو فصل زير، تنظيم شده است:
بخش اول، در دو فصل زير، تنظيم شده است:
 
فصل اول، به بررسى لغوى و اصطلاحى «فصاحت» اختصاص يافته و در آن، ضمن بحث از فصاحت در قرآن و احاديث، به ترتيب كلام و ديدگاه علما و بزرگان زير، پيرامون آن، مطرح گرديده است: [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]؛ [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]]؛ [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]؛ ثعلب؛ ابن المعتز؛ قدامه؛ ابن وهب؛ العسكرى؛ ابن سنان؛ عبدالقاهر؛ الرازى؛ [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]]؛ السكاكى؛ [[ابن مالک، محمد بن عبدالله|ابن مالك]] و خطیب قزوینى.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20630/1/11 متن کتاب، ص11 - 42]</ref>در همین فصل خاطرنشان شده است كه برخى از بزرگان، تفاوتى بين واژه فصاحت و بلاغت نگذاشته‌اند، بلكه یکى را به‌جاى ديگرى به كار برده‌اند؛ مثلاً[[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]، بلاغت را چنين تعريف كرده است: «كلام را در صورتى مى‌توان بليغ دانست كه لفظ و معنا با هم به گوش و دل برسند؛ نه اينكه ورود لفظ به گوش، زودتر از ورود معناى آن به دل باشد»؛ در این تعريف، فصاحت و بلاغت، با هم درآمیخته‌اند.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20630/1/13 همان، ص13]</ref>
فصل اول، به بررسى لغوى و اصطلاحى «فصاحت» اختصاص يافته و در آن، ضمن بحث از فصاحت در قرآن و احاديث، به ترتيب كلام و ديدگاه علما و بزرگان زير، پيرامون آن، مطرح گرديده است: [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]؛ [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]]؛ [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]؛ ثعلب؛ ابن المعتز؛ قدامه؛ ابن وهب؛ العسكرى؛ ابن سنان؛ عبدالقاهر؛ الرازى؛ [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]]؛ السكاكى؛ [[ابن‌مالک، محمد بن عبدالله|ابن مالك]] و خطيب قزوينى.<ref>متن کتاب، ص11 - 42</ref>در همين فصل خاطرنشان شده است كه برخى از بزرگان، تفاوتى بين واژه فصاحت و بلاغت نگذاشته‌اند، بلكه يكى را به‌جاى ديگرى به كار برده‌اند؛ مثلا [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]، بلاغت را چنين تعريف كرده است: «كلام را در صورتى مى‌توان بليغ دانست كه لفظ و معنا با هم به گوش و دل برسند؛ نه اينكه ورود لفظ به گوش، زودتر از ورود معناى آن به دل باشد»؛ در اين تعريف، فصاحت و بلاغت، با هم درآميخته‌اند.<ref>همان، ص13</ref>
نویسنده در ادامه، عبارتى را از [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] (267ق) نقل كرده كه وى ضمن بحث از الفاظ، شعر را به چهار گونه زير تقسيم كرده است:
 
#شعرى كه هم لفظش زيباست و هم معنايش نیکو؛
نويسنده در ادامه، عبارتى را از [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] (267ق) نقل كرده كه وى ضمن بحث از الفاظ، شعر را به چهار گونه زير تقسيم كرده است:
#شعرى كه لفظش زيباست، ولى از فايده خالى است؛
 
#شعرى كه معناى آن نیکو، ولى الفاظ آن قاصر است؛
1. شعرى كه هم لفظش زيباست و هم معنايش نيكو؛
#شعرى كه لفظ و معناى آن، هر دو متأخر است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20630/1/18 همان، ص18]</ref>
 
در فصل دوم نيز ضمن بررسى لغوى و اصطلاحى بلاغت، ديدگاه علماى زير مورد بحث و بررسى قرار گرفته است: [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]؛ [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]؛ العسكرى؛ ابن سنان؛ عبدالقاهر؛ الرازى؛ [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]]؛ سكاكى و خطیب قزوینى.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20630/1/51 همان، ص51 - 60]</ref>
2. شعرى كه لفظش زيباست، ولى از فايده خالى است؛
به نظر نویسنده، بلاغت از كلماتى است كه استعمال آن در كتب ادب، شايع بوده و در بسيارى از مواقع، با فصاحت هم‌معنى گرفته شده و در برخى مواضع، این دو كلمه به‌جاى یکديگر استعمال شده است. این واژه در لغت به معناى انتها و وصول شناخته شده و در لسان عرب، «تبلغ بالشيء» وصول به مراد دانسته شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20630/1/51 همان، ص51]</ref>
 
در بخش دوم، به علم معانى پرداخته شده است. نویسنده، مباحث مربوطه را بر طبق تقسيم سكاكى، به بيان، معانى، محسنات لفظيه و معنویه و بديع، تقسيم كرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20630/1/65 همان، ص65]</ref>
3. شعرى كه معناى آن نيكو، ولى الفاظ آن قاصر است؛
نویسنده پيرامون هریک از این علوم، ابتدا به تعريف آن پرداخته و سپس، با كمك شواهد قرآنى و اشعار عربى، جوانب مختلف آن علم را تشريح نموده است.
 
علم معانى، از جمله اصطلاحاتى است كه بلاغيون آن را بر مباحث بلاغى كه مربوط به جمله و عوارض آن از جمله تقديم و تأخير، ذكر و حذف، تعريف و تنكير، قصر، فصل و وصل و ايجاز و اطناب مى‌باشد، اطلاق كرده‌اند.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20630/1/67 همان، ص67]</ref>
4. شعرى كه لفظ و معناى آن، هر دو متأخر است.<ref>همان، ص18</ref>
از جمله مباحث مطرح‌شده در این بخش، عبارتند از: نظريه نظم، نقد روش سكاكى، خبر و انشاء، احوال جمله، فصل و وصل، ايجاز و اطناب، خروج از مقتضاى ظاهر و...
 
در فصل دوم نيز ضمن بررسى لغوى و اصطلاحى بلاغت، ديدگاه علماى زير مورد بحث و بررسى قرار گرفته است: [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]؛ [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]؛ العسكرى؛ ابن سنان؛ عبدالقاهر؛ الرازى؛ [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]]؛ سكاكى و خطيب قزوينى.<ref>همان، ص51 - 60</ref>
 
به نظر نويسنده، بلاغت از كلماتى است كه استعمال آن در كتب ادب، شايع بوده و در بسيارى از مواقع، با فصاحت هم‌معنى گرفته شده و در برخى مواضع، اين دو كلمه به‌جاى يكديگر استعمال شده است. اين واژه در لغت به معناى انتها و وصول شناخته شده و در لسان عرب، «تبلغ بالشيء» وصول به مراد دانسته شده است.<ref>همان، ص51</ref>
 
در بخش دوم، به علم معانى پرداخته شده است. نويسنده، مباحث مربوطه را بر طبق تقسيم سكاكى، به بيان، معانى، محسنات لفظيه و معنويه و بديع، تقسيم كرده است.<ref>همان، ص65</ref>
 
نويسنده پيرامون هريك از اين علوم، ابتدا به تعريف آن پرداخته و سپس، با كمك شواهد قرآنى و اشعار عربى، جوانب مختلف آن علم را تشريح نموده است.
 
علم معانى، از جمله اصطلاحاتى است كه بلاغيون آن را بر مباحث بلاغى كه مربوط به جمله و عوارض آن از جمله تقديم و تأخير، ذكر و حذف، تعريف و تنكير، قصر، فصل و وصل و ايجاز و اطناب مى‌باشد، اطلاق كرده‌اند.<ref>همان، ص67</ref>
 
از جمله مباحث مطرح‌شده در اين بخش، عبارتند از: نظريه نظم، نقد روش سكاكى، خبر و انشاء، احوال جمله، فصل و وصل، ايجاز و اطناب، خروج از مقتضاى ظاهر و...
 
==وضعيت کتاب==
==وضعيت کتاب==


فهرست مطالب و آثار مؤلف، در انتهاى کتاب آمده است.
فهرست مطالب و آثار مؤلف، در انتهاى کتاب آمده است.
پاورقى‌ها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است.
پاورقى‌ها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است.
=پانویس =
=پانویس =
<references/>
<references/>


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
مقدمه و متن کتاب.
مقدمه و متن کتاب.
 
==وابسته‌ها==
 
{{وابسته‌ها}}


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:زبان‌شناسی، علم زبان]]
[[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]]
[[رده:زبان و ادبیات عربی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۳۶

أساليب بلاغية، الفصاحة - البلاغة - المعاني، اثر احمد مطلوب، کتابى است به زبان عربى، پيرامون فنون بلاغت و بررسى موضوعاتى از قبيل فصاحت، بلاغت و مباحثى كه در دانش معانى از قديم مطرح بوده است.

أسالیب بلاغیة الفصاحة البلاغة المعاني
أساليب بلاغية؛ الفصاحة - البلاغة - المعاني
پدیدآورانمطلوب، احمد (نویسنده)
عنوان‌های دیگرالفصاحه - البلاغه - المعانی
ناشروکالة المطبوعات
مکان نشرکویت -
سال نشر1980 م
چاپ1
موضوعادبیات عربی - تاریخ و نقد

زبان عربی - بدیع زبان عربی - معانی و بیان

شعر عربی - تاریخ و نقد
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏‎‏PJA‎‏ ‎‏2028‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏6‎‏الف‎‏5
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

کتاب، با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در دو بخش و هر بخش در چندين فصل، تنظيم شده است. نویسنده در ابتدا، «فصاحت» را از لحاظ لغوى و اصطلاحى، مورد بحث و بررسى قرار داده و سپس به علم معانى و مباحث مختلف آن پرداخته است.

گزارش محتوا

در مقدمه، پس از اشاره به جايگاه علم معانى، موضوع بخش‌هاى کتاب، بيان و توضيح مختصرى پيرامون آن‌ها ارائه گرديده است. بخش اول، در دو فصل زير، تنظيم شده است: فصل اول، به بررسى لغوى و اصطلاحى «فصاحت» اختصاص يافته و در آن، ضمن بحث از فصاحت در قرآن و احاديث، به ترتيب كلام و ديدگاه علما و بزرگان زير، پيرامون آن، مطرح گرديده است: جاحظ؛ ابن قتيبه؛ مبرد؛ ثعلب؛ ابن المعتز؛ قدامه؛ ابن وهب؛ العسكرى؛ ابن سنان؛ عبدالقاهر؛ الرازى؛ ابن اثير؛ السكاكى؛ ابن مالك و خطیب قزوینى.[۱]در همین فصل خاطرنشان شده است كه برخى از بزرگان، تفاوتى بين واژه فصاحت و بلاغت نگذاشته‌اند، بلكه یکى را به‌جاى ديگرى به كار برده‌اند؛ مثلاًجاحظ، بلاغت را چنين تعريف كرده است: «كلام را در صورتى مى‌توان بليغ دانست كه لفظ و معنا با هم به گوش و دل برسند؛ نه اينكه ورود لفظ به گوش، زودتر از ورود معناى آن به دل باشد»؛ در این تعريف، فصاحت و بلاغت، با هم درآمیخته‌اند.[۲] نویسنده در ادامه، عبارتى را از ابن قتيبه (267ق) نقل كرده كه وى ضمن بحث از الفاظ، شعر را به چهار گونه زير تقسيم كرده است:

  1. شعرى كه هم لفظش زيباست و هم معنايش نیکو؛
  2. شعرى كه لفظش زيباست، ولى از فايده خالى است؛
  3. شعرى كه معناى آن نیکو، ولى الفاظ آن قاصر است؛
  4. شعرى كه لفظ و معناى آن، هر دو متأخر است.[۳]

در فصل دوم نيز ضمن بررسى لغوى و اصطلاحى بلاغت، ديدگاه علماى زير مورد بحث و بررسى قرار گرفته است: جاحظ؛ مبرد؛ العسكرى؛ ابن سنان؛ عبدالقاهر؛ الرازى؛ ابن اثير؛ سكاكى و خطیب قزوینى.[۴] به نظر نویسنده، بلاغت از كلماتى است كه استعمال آن در كتب ادب، شايع بوده و در بسيارى از مواقع، با فصاحت هم‌معنى گرفته شده و در برخى مواضع، این دو كلمه به‌جاى یکديگر استعمال شده است. این واژه در لغت به معناى انتها و وصول شناخته شده و در لسان عرب، «تبلغ بالشيء» وصول به مراد دانسته شده است.[۵] در بخش دوم، به علم معانى پرداخته شده است. نویسنده، مباحث مربوطه را بر طبق تقسيم سكاكى، به بيان، معانى، محسنات لفظيه و معنویه و بديع، تقسيم كرده است.[۶] نویسنده پيرامون هریک از این علوم، ابتدا به تعريف آن پرداخته و سپس، با كمك شواهد قرآنى و اشعار عربى، جوانب مختلف آن علم را تشريح نموده است. علم معانى، از جمله اصطلاحاتى است كه بلاغيون آن را بر مباحث بلاغى كه مربوط به جمله و عوارض آن از جمله تقديم و تأخير، ذكر و حذف، تعريف و تنكير، قصر، فصل و وصل و ايجاز و اطناب مى‌باشد، اطلاق كرده‌اند.[۷] از جمله مباحث مطرح‌شده در این بخش، عبارتند از: نظريه نظم، نقد روش سكاكى، خبر و انشاء، احوال جمله، فصل و وصل، ايجاز و اطناب، خروج از مقتضاى ظاهر و...

وضعيت کتاب

فهرست مطالب و آثار مؤلف، در انتهاى کتاب آمده است. پاورقى‌ها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است.

پانویس

منابع مقاله

مقدمه و متن کتاب.

وابسته‌ها