سبک‌شناسی اعجاز بلاغی قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' مى ' به ' مى‌'
جز (جایگزینی متن - ' هاى ' به '‌هاى ')
جز (جایگزینی متن - ' مى ' به ' مى‌')
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۲۶: خط ۲۶:
| شابک =978-964-372-251-7
| شابک =978-964-372-251-7
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =  
| کتابخانۀ دیجیتال نور =11124
| کتابخوان همراه نور =11124
| کتابخوان همراه نور =11124
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
خط ۴۵: خط ۴۵:


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
پس از بررسى مفهوم سبک از ديدگاه انديشمندان مسلمان و غربى و پيدايش سبک شناسى مى‌فرمايد: سبک شناسى عهده‌دار بررسى تمام چيزهايى است كه به سبک مربوط مى‌شود و ويژه‌ى سبک ادبى است كه از سال 1882م به معناى بررسى ویژگی‌هاى سبکىپديد آمده است، مهم‌ترين اصلى كه سبک شناسى بر آن تكيه دارد دوگانگى زبان و كلام است كه «سو سور» به خوبى از آن بهره‌بردارى علمی‌نموده كه در تحليل پديد زبانى به زبان و كلام خود را مى‌نماياند. هر نظريه در باب سبک بر مبناى فرضى روشمندى مبتنى است. البته تعريف واحدى از سبک كه بيانگر مفهوم قابل قبول و يا نظريه‌اى كه پژوهشگر در بررسى آن اجماع داشته باشد وجود ندارد. آنگاه به مؤلفه‌هاى بلاغت عربى پرداخته و اصول پژوهش بلاغى را سه موضوع خبر و انشاء، حقيقت و مجاز، لفظ و معنا معرفى مى‌كند و به بررسى آنها مى‌پردازد. هدف از نگاشته شدن اين بخش را ريشه‌يابى مسائل عمد بلاغت است، لذا مسأله لفظ و معنا را اساس استوارى در ساختمان بلاغت دانسته و به اصل مسأله، شروع آن، پرچمداران و مرادشان مى‌پردازد.
پس از بررسى مفهوم سبک از ديدگاه انديشمندان مسلمان و غربى و پيدايش سبک شناسى مى‌فرمايد: سبک شناسى عهده‌دار بررسى تمام چيزهايى است كه به سبک مربوط مى‌شود و ويژه‌ى سبک ادبى است كه از سال 1882م به معناى بررسى ویژگی‌هاى سبکی پديد آمده است، مهم‌ترين اصلى كه سبک شناسى بر آن تكيه دارد دوگانگى زبان و كلام است كه «سو سور» به خوبى از آن بهره‌بردارى علمی‌نموده كه در تحليل پديد زبانى به زبان و كلام خود را مى‌نماياند. هر نظريه در باب سبک بر مبناى فرضى روشمندى مبتنى است. البته تعريف واحدى از سبک كه بيانگر مفهوم قابل قبول و يا نظريه‌اى كه پژوهشگر در بررسى آن اجماع داشته باشد وجود ندارد. آنگاه به مؤلفه‌هاى بلاغت عربى پرداخته و اصول پژوهش بلاغى را سه موضوع خبر و انشاء، حقيقت و مجاز، لفظ و معنا معرفى مى‌كند و به بررسى آنها مى‌پردازد. هدف از نگاشته شدن اين بخش را ريشه‌يابى مسائل عمد بلاغت است، لذا مسأله لفظ و معنا را اساس استوارى در ساختمان بلاغت دانسته و به اصل مسأله، شروع آن، پرچمداران و مرادشان مى‌پردازد.


نویسنده مى‌كوشد تا با بررسى جنبه‌هاى تطابق ميان سبک شناسى و بلاغت عربى، مقوله زبان و كلام و انحراف، رابطه ميان سبک و مفاد أشكال اين رابطه را بر علوم بلاغتى تبيين كند. پژوهشهاى سبک شناختى جديد، مقوله‌ى انحراف، در زبان ادبى، را از مقابله بين نظام كلى زبان و كاربرد فردى آن پذيرفته‌اند و رابطه‌ى بين اين دو را به رابطه‌ى بين قواعد رانندگى و خود رانندگى يا بين قواعد موسيقى و تأليف يك قطعه موسيقى خاص تشبيه كرده‌اند.
نویسنده مى‌كوشد تا با بررسى جنبه‌هاى تطابق ميان سبک شناسى و بلاغت عربى، مقوله زبان و كلام و انحراف، رابطه ميان سبک و مفاد أشكال اين رابطه را بر علوم بلاغتى تبيين كند. پژوهشهاى سبک شناختى جديد، مقوله‌ى انحراف، در زبان ادبى، را از مقابله بين نظام كلى زبان و كاربرد فردى آن پذيرفته‌اند و رابطه‌ى بين اين دو را به رابطه‌ى بين قواعد رانندگى و خود رانندگى يا بين قواعد موسيقى و تأليف يك قطعه موسيقى خاص تشبيه كرده‌اند.


به نظر ايشان مقايسه ميان بلاغت و سبک شناسى براى بيان گونه‌هاى تطابق پايه و اساس بررسى سبک ‌هاى قرآن مى‌باشد و مقابله آن با سبک بليغان و استخراج مؤلفه‌هاى خوب و زيباى آن دو و سپس مقايسه‌ى آيات قرآن با سخنان نيكوى عرب، برترى قرآن را بر كلام فصيحان، كه ملكه‌ى بيان نزدشان به اوج رسيده و مردم به نيكويى آن اعتراف دارند، مشخص مى نمايد.
به نظر ايشان مقايسه ميان بلاغت و سبک شناسى براى بيان گونه‌هاى تطابق پايه و اساس بررسى سبک ‌هاى قرآن مى‌باشد و مقابله آن با سبک بليغان و استخراج مؤلفه‌هاى خوب و زيباى آن دو و سپس مقايسه‌ى آيات قرآن با سخنان نيكوى عرب، برترى قرآن را بر كلام فصيحان، كه ملكه‌ى بيان نزدشان به اوج رسيده و مردم به نيكويى آن اعتراف دارند، مشخص مى‌نمايد.


مهمترين وجه تمايز علوم قديم از علوم جديد، توافق در برخى اصطلاحات نيست. بلكه تمايز در تفاوت بين امور پراكنده از يك سو و از سوى ديگر ايجاد نظام فراگير بر مبناى روشمندى است كه به تنايج يقينى منجر مى‌شود و از مسائل جديد عملى بهره مى‌گيرد. تفاوت بلاغت و سبک شناسى در ثبات و تغيير زبان، موقعيت و مقتضاى حال و سطوح زبانى است.
مهمترين وجه تمايز علوم قديم از علوم جديد، توافق در برخى اصطلاحات نيست. بلكه تمايز در تفاوت بين امور پراكنده از يك سو و از سوى ديگر ايجاد نظام فراگير بر مبناى روشمندى است كه به تنايج يقينى منجر مى‌شود و از مسائل جديد عملى بهره مى‌گيرد. تفاوت بلاغت و سبک شناسى در ثبات و تغيير زبان، موقعيت و مقتضاى حال و سطوح زبانى است.