صوفیان! الصلای پنهانی: مقالههایی درباره شمس و مولانا: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURصوفیان! الصلای پنهانیJ1.jpg | عنوان =صوفیان! الصلای پنهانی | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = سجادی، سید علیمحمد (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =اطلاعات | مکان نشر =تهران | سال نش...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''صوفیان! الصلای پنهانی: مقالههایی درباره شمس و مولانا''' تألیف سید علیمحمد | '''صوفیان! الصلای پنهانی: مقالههایی درباره شمس و مولانا''' تألیف [[سجادی، سید علیمحمد|سید علیمحمد سجادی]]، [[شمس تبریزی، محمد|شمس تبریزی]] دریایی است مواج که رودی پرجوش و خروش چون [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] از آن نشئت میگیرد و این کتاب دربرگیرندۀ مقالاتی است دربارۀ آن دو با مطالبی از این دست: نظری بر شعر صوفیانه، چرا [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]]، از [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] بیاموزیم، [[مولوی، جلالالدین محمد|جلالالدین محمد]] و جمال دین محمد (ص) و ... . | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
شمس تبریزی دریایی است مواج که رودی پرجوش و خروش چون مولانا از آن نشئت میگیرد و این کتاب دربرگیرندۀ مقالاتی است دربارۀ آن دو با مطالبی از این دست: نظری بر شعر صوفیانه، چرا مولانا، از مولانا بیاموزیم، جلالالدین محمد و جمال دین محمد (ص) و ... . | [[شمس تبریزی، محمد|شمس تبریزی]] دریایی است مواج که رودی پرجوش و خروش چون [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] از آن نشئت میگیرد و این کتاب دربرگیرندۀ مقالاتی است دربارۀ آن دو با مطالبی از این دست: نظری بر شعر صوفیانه، چرا مولانا، از [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] بیاموزیم، جلالالدین محمد و جمال دین محمد (ص) و ... . | ||
شمس تبریزی از آن خوبان پارسیگویی است که بهراستی بخشندگان عمرند و شاید که رندان پارسا و پارسایان رند سخنان آنان را برای جان و دل بشارتی شمرند و آویزۀ گوش هوش کنند، بهویژه که شمس جویباری باریک نیست که چون سرچشمه را بربندی، خشک ایستد و برکهای نیست که چون از جوی ببرد و در جای بماند، بگندد. دریایی است متلاطم و مواج که رودی پرجوش و خروش چون حضرت مولانا از آن نشئت میگیرد. او نهتنها در جایماندگان را به حرکت درمیآورد، بلکه پویندگان را نیز در راهی جز آنچه میپویند میدواند، که خود گفت: «کار ما به عکس همه خلق باشد: هر چه ایشان قبول کنند، ما رد کنیم، و هر چه ایشان رد کنند، ما قبول کنیم!». نویسنده در اولین نوشتار این کتاب کوشیده تا برخی مخالفخوانیهای شمس را با دگر بزرگان بازگو کند و هم از مشابهتهای گفتاری و تأثیرات فراوان او در افکار مولانا سخن بگوید و بعضی از سرچشمههای فکری که ذهن او را سیراب کرده، بازشناسی کند. | [[شمس تبریزی، محمد|شمس تبریزی]] از آن خوبان پارسیگویی است که بهراستی بخشندگان عمرند و شاید که رندان پارسا و پارسایان رند سخنان آنان را برای جان و دل بشارتی شمرند و آویزۀ گوش هوش کنند، بهویژه که شمس جویباری باریک نیست که چون سرچشمه را بربندی، خشک ایستد و برکهای نیست که چون از جوی ببرد و در جای بماند، بگندد. دریایی است متلاطم و مواج که رودی پرجوش و خروش چون حضرت [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] از آن نشئت میگیرد. او نهتنها در جایماندگان را به حرکت درمیآورد، بلکه پویندگان را نیز در راهی جز آنچه میپویند میدواند، که خود گفت: «کار ما به عکس همه خلق باشد: هر چه ایشان قبول کنند، ما رد کنیم، و هر چه ایشان رد کنند، ما قبول کنیم!». نویسنده در اولین نوشتار این کتاب کوشیده تا برخی مخالفخوانیهای شمس را با دگر بزرگان بازگو کند و هم از مشابهتهای گفتاری و تأثیرات فراوان او در افکار [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] سخن بگوید و بعضی از سرچشمههای فکری که ذهن او را سیراب کرده، بازشناسی کند. | ||
از تأمل و بررسی در اشعار صوفیانه این حقیقت روشن میشود که نوعی کشمکش در پرداختن یا عدم توجه به شعر و شاعری در میان صوفیان آن روزگاران بوده است؛ برخی که جنبۀ زاهدانۀ تصوف را وجهۀ همت خود قرار دادهاند، پا را از دایرۀ اشعار تعلیمی فراتر نمینهند و برخی که بدان عاشقانه مینگرند، جز آن چاره نمیبینند که دستکم در مجالس سماع خود از ابیات بهجتانگیز و طربزا و گاه در قالب مصطلحات استعاری و کنایی بهره جویند و صدالبته نیز ملامت طاعنان را به جان و دل بخرند. نوشتار دوم کتاب نظری و گذری بر شعر صوفیانه است. | از تأمل و بررسی در اشعار صوفیانه این حقیقت روشن میشود که نوعی کشمکش در پرداختن یا عدم توجه به شعر و شاعری در میان صوفیان آن روزگاران بوده است؛ برخی که جنبۀ زاهدانۀ تصوف را وجهۀ همت خود قرار دادهاند، پا را از دایرۀ اشعار تعلیمی فراتر نمینهند و برخی که بدان عاشقانه مینگرند، جز آن چاره نمیبینند که دستکم در مجالس سماع خود از ابیات بهجتانگیز و طربزا و گاه در قالب مصطلحات استعاری و کنایی بهره جویند و صدالبته نیز ملامت طاعنان را به جان و دل بخرند. نوشتار دوم کتاب نظری و گذری بر شعر صوفیانه است. | ||
| خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
در نوشتار چهارم کتاب کوشیده شده تا به برخی از جنبههای عملی افکار مولانا که در روزگار ما نیز میتواند مطرح باشد، پرداخته شود. اینها مطالبی است که موافق و مخالف، ناگزیر از پذیرفتن آنند. | در نوشتار چهارم کتاب کوشیده شده تا به برخی از جنبههای عملی افکار مولانا که در روزگار ما نیز میتواند مطرح باشد، پرداخته شود. اینها مطالبی است که موافق و مخالف، ناگزیر از پذیرفتن آنند. | ||
جلالالدین محمد و جمال محمد (ص)، پرتوی از کلام روحانی در مثنوی معنوی ربانی، نطق آب و نطق خاک و نطق گل، مولا و مولانا، مولانا و برخی از نیازهای جامعۀ امروز، گر نبودی عشق، پنبۀ وسواس بیرون کن ز گوش، و مثنوی معنوی از نگاهی دیگر، دیگر عناوین نوشتارها و مقالات این کتاب را شکل میدهند.<ref>[https://literaturelib.com/books/4116 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | جلالالدین محمد و جمال محمد(ص)، پرتوی از کلام روحانی در مثنوی معنوی ربانی، نطق آب و نطق خاک و نطق گل، مولا و مولانا، [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] و برخی از نیازهای جامعۀ امروز، گر نبودی عشق، پنبۀ وسواس بیرون کن ز گوش، و مثنوی معنوی از نگاهی دیگر، دیگر عناوین نوشتارها و مقالات این کتاب را شکل میدهند.<ref>[https://literaturelib.com/books/4116 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||
نسخهٔ ۶ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۱:۵۱
| صوفیان! الصلای پنهانی | |
|---|---|
| پدیدآوران | سجادی، سید علیمحمد (نویسنده) |
| ناشر | اطلاعات |
| مکان نشر | تهران |
| سال نشر | 1398 |
| شابک | 9ـ111ـ435ـ600ـ978 |
| کد کنگره | |
صوفیان! الصلای پنهانی: مقالههایی درباره شمس و مولانا تألیف سید علیمحمد سجادی، شمس تبریزی دریایی است مواج که رودی پرجوش و خروش چون مولانا از آن نشئت میگیرد و این کتاب دربرگیرندۀ مقالاتی است دربارۀ آن دو با مطالبی از این دست: نظری بر شعر صوفیانه، چرا مولانا، از مولانا بیاموزیم، جلالالدین محمد و جمال دین محمد (ص) و ... .
گزارش کتاب
شمس تبریزی دریایی است مواج که رودی پرجوش و خروش چون مولانا از آن نشئت میگیرد و این کتاب دربرگیرندۀ مقالاتی است دربارۀ آن دو با مطالبی از این دست: نظری بر شعر صوفیانه، چرا مولانا، از مولانا بیاموزیم، جلالالدین محمد و جمال دین محمد (ص) و ... .
شمس تبریزی از آن خوبان پارسیگویی است که بهراستی بخشندگان عمرند و شاید که رندان پارسا و پارسایان رند سخنان آنان را برای جان و دل بشارتی شمرند و آویزۀ گوش هوش کنند، بهویژه که شمس جویباری باریک نیست که چون سرچشمه را بربندی، خشک ایستد و برکهای نیست که چون از جوی ببرد و در جای بماند، بگندد. دریایی است متلاطم و مواج که رودی پرجوش و خروش چون حضرت مولانا از آن نشئت میگیرد. او نهتنها در جایماندگان را به حرکت درمیآورد، بلکه پویندگان را نیز در راهی جز آنچه میپویند میدواند، که خود گفت: «کار ما به عکس همه خلق باشد: هر چه ایشان قبول کنند، ما رد کنیم، و هر چه ایشان رد کنند، ما قبول کنیم!». نویسنده در اولین نوشتار این کتاب کوشیده تا برخی مخالفخوانیهای شمس را با دگر بزرگان بازگو کند و هم از مشابهتهای گفتاری و تأثیرات فراوان او در افکار مولانا سخن بگوید و بعضی از سرچشمههای فکری که ذهن او را سیراب کرده، بازشناسی کند.
از تأمل و بررسی در اشعار صوفیانه این حقیقت روشن میشود که نوعی کشمکش در پرداختن یا عدم توجه به شعر و شاعری در میان صوفیان آن روزگاران بوده است؛ برخی که جنبۀ زاهدانۀ تصوف را وجهۀ همت خود قرار دادهاند، پا را از دایرۀ اشعار تعلیمی فراتر نمینهند و برخی که بدان عاشقانه مینگرند، جز آن چاره نمیبینند که دستکم در مجالس سماع خود از ابیات بهجتانگیز و طربزا و گاه در قالب مصطلحات استعاری و کنایی بهره جویند و صدالبته نیز ملامت طاعنان را به جان و دل بخرند. نوشتار دوم کتاب نظری و گذری بر شعر صوفیانه است.
نویسنده در بخشی از نوشتار سوم خود آورده است: «در اینجا نه از دیوان کبیر سخن خواهد رفت و نه مهر از سر مکاتیب برخواهیم گرفت و نه درونمایۀ فیهمافیه را جستجو خواهیم کرد؛ تنها و تنها زلالی از جام جهاننمای مثنوی برخواهیم گرفت که:
| قطرهای برریز بر ما زان سبو | شمهای زان گلستان با ما بگو | |
| میر مجلس نیست در دوران دگر | جز تو ای شه در حریفان درنگر | |
| این سر خم را به کهگل درمگیر | کاین برهنه نیست خود پوشش پذیر |
در نوشتار چهارم کتاب کوشیده شده تا به برخی از جنبههای عملی افکار مولانا که در روزگار ما نیز میتواند مطرح باشد، پرداخته شود. اینها مطالبی است که موافق و مخالف، ناگزیر از پذیرفتن آنند.
جلالالدین محمد و جمال محمد(ص)، پرتوی از کلام روحانی در مثنوی معنوی ربانی، نطق آب و نطق خاک و نطق گل، مولا و مولانا، مولانا و برخی از نیازهای جامعۀ امروز، گر نبودی عشق، پنبۀ وسواس بیرون کن ز گوش، و مثنوی معنوی از نگاهی دیگر، دیگر عناوین نوشتارها و مقالات این کتاب را شکل میدهند.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات