متن سکایی (از سنگنوشتۀ داریوش در بیستون): قرائت، ترجمه، ریشهشناسی واژهها: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURمتن سکایی (از سنگنوشتۀ داریوش در بیستون)J1.jpg | عنوان =متن سکایی (از سنگنوشتۀ داریوش در بیستون) | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = خیاوی، روشن (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =آ...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۴ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۵۱
متن سکایی (از سنگنوشتۀ داریوش در بیستون) | |
---|---|
پدیدآوران | خیاوی، روشن (نویسنده) |
ناشر | آذرتوران |
مکان نشر | تبریز |
سال نشر | 1400 |
شابک | 4ـ64ـ7348ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
متن سکایی (از سنگنوشتۀ داریوش در بیستون): قرائت، ترجمه، ریشهشناسی واژهها تألیف دکتر رحمان پوراکبر خیاوی (روشن خیاوی)، به نظر میرسد در متن سکایی (ترکی باستان) سنگنوشتۀ بیستون، بر خلاف متن فارسی باستان که ضمیر اول شخص مفرد (من) به کار برده شده، یعنی به جای ضمیر «من» در از ضمیر شخص مفرد، یعنی «او» استفاده شده است. همان ضمیر تقریبا امروزه نیز تلفظ شده و به کار میرود. در این کتاب این متن سکایی قرائت، ترجمه، شرح و واژگانش ریشهشناسی شده است.
گزارش کتاب
در عصری که مورد مطالعه در این کتاب است که حدود پانصد تا هزاروپانصد سال قبل از میلاد را شامل میشود، در محدودۀ زمانی عصر هخامنشیان، شاهان این سلسله تمامی اقوامی را که در مناطق کوههای «تیان شان و آلتای» تا شمال دریای سیاه و اوکراین کنونی را میپوشاندند، در کل با نام «سکا ـ ساکا» مینامیدند که البته این نامیدن بهحق و درست بوده است؛ چراکه سکاها در قبایل و تیرههای مختلف و با نامهای اختصاصی در سراسر این مناطق پراکنده بودند. گاهی گروهی را ساکا، گروهی را سارمات، گروهی را کیمری و گروهی را ماساگت و ... مینامیدند؛ اما همۀ اینها از یک نژاد و ملت با زبانی واحد در همه جای آسیا تا قلب اروپا پراکنده بودند و چهبسا در مقاطعی از زمان با هم به جنگ و درگیری مهم میپرداختند؛ اما در میان اینها قوم «ساکا» که یونانیها به آنها «اسکیت» میگفتند، از همۀ قومها نیرومندتر و جنگجوتر بودند.
دربارۀ نامواژۀ «سکا ـ ساکا» باید گفت نظر پرفسور بیلی بیشتر به حقیقت نزدیک است و میتواند مقبول واقع شود؛ چراکه با واقعیتهای زبان ترکی همخوانی دارد. او میگوید: «این کلمه به معنی مردان است و از ریشۀ «ساک» که به معنای نیرومندبودن، چیرهدست است، برآمده است». نام سکاها حتی در کتاب مقدس نیز آمده و امروزه به شکل «اشکوز» که صورت عبری «اسکیت» یونانی است، کاملاً شناخته شده است.
ردیف دوم کتیبۀ داریوش در بیستون به زبان ترکی سکایی است. نویسندۀ این کتاب در تحقیقات خود بر روی این متن به این نتیجه رسیده است که این متن به زبان ترکیب سکایی نوشته شده است. ترکان سکا که امروزه آنها را در شاخههای مختلف و به نامهای ترکان یاقوت و ترکان آلتای و ترکان ساکا و گاهی سخا میگویند، همان ترکانی هستند که هرودوت از آنها با نام «اسکیت» نام میبرد.
به نظر میرسد در متن سکایی (ترکی باستان) سنگنوشتۀ بیستون، بر خلاف متن فارسی باستان که ضمیر اول شخص مفرد (من) به کار برده شده، یعنی به جای ضمیر «من» در از ضمیر شخص مفرد، یعنی «او» استفاده شده است. همان ضمیر تقریبا امروزه نیز تلفظ شده و به کار میرود. در این کتاب این متن سکایی قرائت، ترجمه، شرح و واژگانش ریشهشناسی شده است.
خوانندۀ این کتاب متوجه میشود که در متن کتیبه، لغات و واژهها به کرات تکرار میشود. این مسئله دربارۀ نسخۀ «هخامنشی» (فارسی باستان) کتیبه و همچنین دربارۀ نسخۀ «اکدی» (بابلی) کتیبه نیز صدق میکند. علت تکرارهای واژهها این بوده که در آن عصر به طور کلی همۀ زبانها از غنای لغوی کمتری برخوردار بودهاند. اما باید این را در نظر داشت که متن هخامنشی کتیبه که اصولاً میبایستی از لحاظ لغوی از دو نسخۀ دیگر غنیتر و پربارتر باشد، تنها چهارصد و اندی واژه داشته و دارد، حالا میتوان تصور کرد که نویسنده یا نویسندگان نسخۀ «سکایی» که به احتمال زیاد اهل زبان هم نبودهاند، برای رساندن منظور خود مجبور میشدهاند به تکرار لغات آن هم در مواردی که میخواستهاند مضمونها یا منظورهای نزدیک به هم را برسانند، چند واژه مانند حمله، هجوم، تهاجم، هجمه، یورش، پیکار، جنگ، ستیز، نبرد و ... را مرتب تکرار کنند.
علامتهای میخی زبان ترکی سکایی بیش از 130 علامت است که تاکنون نزدیک به صد علامت از این تعداد ـ آن هم با شک و تردید و نه با قطعیت ـ رمزگشایی شده و بقیه را محققین به ظن و گمان و قرینه خواندهاند. در بیشتر موارد یک علامت سه، چهار و حتی پنج معادل و برابر صوتی دارد؛ یعنی پنج علامت میخی که افادهکنندۀ یک صدا یا تلفظ است یا به این تعداد تلفظ برای یک علامت میخی پیشنهاد شده است و همین تعدد تلفظ برای یک علامت میخی، کار رمزگشایی و قراوت متن را با دشواری و تردید مواجه کرده است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات