انسان‌شناسی در اندیشه امام خمینی(س): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' می گ' به ' می‌گ'
جز (جایگزینی متن - ' می گ' به ' می‌گ')
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۵: خط ۵:
| پدیدآورندگان
| پدیدآورندگان
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[خمینی‌، روح الله، رهبر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران]] (نويسنده)
[[خمینی‌، روح الله، رهبر انقلاب و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران]] (نويسنده)
[[اخلاقی، مرضیه]] (گردآورنده)
[[اخلاقی، مرضیه]] (گردآورنده)
[[شریعتمداری، شایسته]] (گردآورنده)
[[شریعتمداری، شایسته]] (گردآورنده)
|زبان
|زبان
| زبان = فارسی
| زبان = فارسی
| کد کنگره =   ‎‏/‎‏الف‎‏787‎‏ ‎‏الف‎‏84 1574/5 ‏DSR‎‏  
| کد کنگره =/‎‏الف‎‏787‎‏ ‎‏الف‎‏84 1574/5 ‏DSR‎‏  
| موضوع =انسان (اسلام) - انسان (عرفان) - خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368 - پیام‏ها و سخنرانی‏ها - خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368 - نظریه درباره انسان (اسلام) - خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368 - نظریه درباره انسان (عرفان)
| موضوع =انسان (اسلام) - انسان (عرفان) - خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368 - پیام‏ها و سخنرانی‏ها - خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368 - نظریه درباره انسان (اسلام) - خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368 - نظریه درباره انسان (عرفان)
|ناشر  
|ناشر  
| ناشر = مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينی(س)
| ناشر = مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينی(س)
خط ۲۹: خط ۲۹:
'''انسان‌شناسی در اندیشه‌ی امام خمینی(س)'''، تدوین [[اخلاقی، مرضیه|مرضیه اخلاقی]] (معاصر) در موضوع اخلاق و درباره انسان از نگاه [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی]] است.
'''انسان‌شناسی در اندیشه‌ی امام خمینی(س)'''، تدوین [[اخلاقی، مرضیه|مرضیه اخلاقی]] (معاصر) در موضوع اخلاق و درباره انسان از نگاه [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی]] است.


نوشتار حاضر بخشی از مباحث اخلاقی حضرت امام(س) است که به موضوع انسان اختصاص یافته است و از آثار قلمی، سخنرانی‌ها، پیام‌ها و تقریرات درس خارج ایشان تحت اشراف گروه معارف اسلامی [[مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)|مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام(ره)]] برگزیده، استخراج و تبویب شده است. هدف در این اثر ارائه مباحث نظری پیرامون انسان و آفرینش و توانایی‌ها و تربیت‌پذیری وی است<ref >ر.ک: مقدمه، صفحه ‌ب</ref>.
نوشتار حاضر بخشی از مباحث اخلاقی حضرت امام(س) است که به موضوع انسان اختصاص یافته است و از آثار قلمی، سخنرانی‌ها، پیام‌ها و تقریرات درس خارج ایشان تحت اشراف گروه معارف اسلامی [[مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)|مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام(ره)]] برگزیده، استخراج و تبویب شده است. هدف در این اثر ارائه مباحث نظری پیرامون انسان و آفرینش و توانایی‌ها و تربیت‌پذیری وی است<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه ‌ب</ref>.


کتاب در هشت فصل تنظیم شده است.  
کتاب در هشت فصل تنظیم شده است.  
خط ۳۷: خط ۳۷:
جدایی انسان و حیوان پس از منزل حیوانیت؛ انسان تا منزل حیوانیت با سایر حیوانات هم قدم بوده و از این منزل دو راه در پیش دارد که با قدم اختیار باید طی کند: یکی منزل سعادت، که صراط مستقیم رب العالمین است. «انيّ  رَبيِّ عَ لی صِراطٍ مُسْتَقیم». و یکی راه شقاوت که طریق معوج شیطان رجیم است.
جدایی انسان و حیوان پس از منزل حیوانیت؛ انسان تا منزل حیوانیت با سایر حیوانات هم قدم بوده و از این منزل دو راه در پیش دارد که با قدم اختیار باید طی کند: یکی منزل سعادت، که صراط مستقیم رب العالمین است. «انيّ  رَبيِّ عَ لی صِراطٍ مُسْتَقیم». و یکی راه شقاوت که طریق معوج شیطان رجیم است.


سیر تکامل نفس و خروج از طبیعت؛ نفس از اول به مقتضای جبلّت و فطرت، از طبیعت بیرون می رود. منتها یا شقیّاً و یا سعیداً. و در سعادت یا شقاوت، تجرد پیدا  می‌کند. لذا از مرتبهای که قدم به عالم طبیعت گذاشته، قوای عزرائیلیه کار  می‌کنند و او را مرتبه به مرتبه از طبیعت بالا می‌کشند، البته نفوس جزئیه را عمّال عزرائیل و نفوس قویهّ را خود آن حضرت بالا می‌کشد -چنانکه آن وهم های ضعیف را هم شیطان بالکل تربیت  نمی‌کند، بلکه عمّال او اینها را تربیت  می‌کنند- تا کار به جایی می رسد که نفس در صفای تجرد، کامل  میشود که جوهر طبیعی و مادی در جوهره آن از افق طبیعت خارج  میگردد.
سیر تکامل نفس و خروج از طبیعت؛ نفس از اول به مقتضای جبلّت و فطرت، از طبیعت بیرون می‌رود. منتها یا شقیّاً و یا سعیداً. و در سعادت یا شقاوت، تجرد پیدا  می‌کند. لذا از مرتبهای که قدم به عالم طبیعت گذاشته، قوای عزرائیلیه کار  می‌کنند و او را مرتبه به مرتبه از طبیعت بالا می‌کشند، البته نفوس جزئیه را عمّال عزرائیل و نفوس قویهّ را خود آن حضرت بالا می‌کشد -چنانکه آن وهم‌های ضعیف را هم شیطان بالکل تربیت  نمی‌کند، بلکه عمّال او اینها را تربیت  می‌کنند- تا کار به جایی می‌رسد  که نفس در صفای تجرد، کامل  می‌شود که جوهر طبیعی و مادی در جوهره آن از افق طبیعت خارج  میگردد.


'''فصل دوم: انسان در نظام هستی'''  
'''فصل دوم: انسان در نظام هستی'''  
خط ۵۳: خط ۵۳:
و بعضی مظهر رؤیت و بعضی مظهر قدرت اوست. مثلاً مغز انسانی، مظهر علم است و چشم مظهر رؤیت و بازوها مظهر قدرت، و قوه خیال مظهر خیال و دیگر قوا مظهر صفات دیگر اوست. و در عین حال که این قوا از هم جدا هستند ولیکن همه کمالات آنها در مرتبه نفس، جمع است.
و بعضی مظهر رؤیت و بعضی مظهر قدرت اوست. مثلاً مغز انسانی، مظهر علم است و چشم مظهر رؤیت و بازوها مظهر قدرت، و قوه خیال مظهر خیال و دیگر قوا مظهر صفات دیگر اوست. و در عین حال که این قوا از هم جدا هستند ولیکن همه کمالات آنها در مرتبه نفس، جمع است.


شرع، مهار کننده شهوت؛ همه مظاهر تمدن را انبیاء قبول دارند، لکن مهار شده و نه مطلق ورع، شهوات را جلویش را نگرفتند، جلوی اطلاقش را گرفتند. جلو رهایی و آزادی را گرفتند. یک کسی- در همان زمان های سابق به یک ظریفی که از آشناهای ماست- راجع به امور جنسی گفته بود که فلانی! این حل شده. او گفته بود این را در صور خلقت، خرها حل کرده بودند! آن آزادی که شما می گویید که حل شده همان است که حیوانات در صدر خلقت آزاد بود! انبیاء آمدند این آزادی را جلویش را بگیرند و اصلش را مخالف نیستند، دعوت هم به آن  کردهاند….  
شرع، مهار کننده شهوت؛ همه مظاهر تمدن را انبیاء قبول دارند، لکن مهار شده و نه مطلق ورع، شهوات را جلویش را نگرفتند، جلوی اطلاقش را گرفتند. جلو رهایی و آزادی را گرفتند. یک کسی- در همان زمان‌های سابق به یک ظریفی که از آشناهای ماست- راجع به امور جنسی گفته بود که فلانی! این حل شده. او گفته بود این را در صور خلقت، خرها حل کرده بودند! آن آزادی که شما می‌گویید که حل شده همان است که حیوانات در صدر خلقت آزاد بود! انبیاء آمدند این آزادی را جلویش را بگیرند و اصلش را مخالف نیستند، دعوت هم به آن  کردهاند….  


'''فصل چهارم: روح و قلب'''  
'''فصل چهارم: روح و قلب'''  
خط ۵۹: خط ۵۹:
عامل تمایز انسان و حیوان؛ انسان با روح، انسان است، با بصیرت، انسان است. ما همه، با همه حیوانات شرکت داریم در اینکه گوش داریم، چشم داریم، پا داریم، دست داریم، اما این مناط انسانیت نیست، آنی که انسان را از همه موجودات جدا می‌کند، از همه موجودات طبیعی جدا می‌کند،آن قلب انسان است.
عامل تمایز انسان و حیوان؛ انسان با روح، انسان است، با بصیرت، انسان است. ما همه، با همه حیوانات شرکت داریم در اینکه گوش داریم، چشم داریم، پا داریم، دست داریم، اما این مناط انسانیت نیست، آنی که انسان را از همه موجودات جدا می‌کند، از همه موجودات طبیعی جدا می‌کند،آن قلب انسان است.


خطرات و واردات قلبی، بدان که وسوسه و شک و تزلزل و شرک و اشیاء آنها از خطرات شیطانیه و القائات ابلیسیه است که در قلوب مردم می اندازد، چنانچه طمأنینه و یقین و ثبات و خلوص و امثال اینها از افاضات رحمانیه و القائات مَلکَیه است.
خطرات و واردات قلبی، بدان که وسوسه و شک و تزلزل و شرک و اشیاء آنها از خطرات شیطانیه و القائات ابلیسیه است که در قلوب مردم می‌اندازد، چنانچه طمأنینه و یقین و ثبات و خلوص و امثال اینها از افاضات رحمانیه و القائات مَلکَیه است.


'''فصل پنجم: شناخت انسان'''  
'''فصل پنجم: شناخت انسان'''  
خط ۷۷: خط ۷۷:
'''فصل هشتم: انسان و تربیت'''
'''فصل هشتم: انسان و تربیت'''


انسان موجودی تربیت‌پذیر؛ و قرآن برای همین آمده است و اسلام برای همین آمده است که تربیت کند، انسانها را که اگر تربیت برایشان نباشد، از همه حیوانات درنده‌تر و موذی‌تر است. انسان یک همچو موجودی است که اگر تحت تربیت واقع نشود، هیچ حیوانی در عالم، هیچ موجودی در عالم به خطرناکی این موجود نیست و به موذی‌گری این موجود نیست. همه انبیاء که آمدند، برای تربیت این موجودند که اگر سر خود باشد عالم را به هم می‌زند، و مع‌السف انبیاء هم موفق نشدند به اینکه مأموریت خودشان را تحقق بدهند.<ref >ر.ک: طوبی اندیشه (سطح سوم)، صفحه ‌14</ref>
انسان موجودی تربیت‌پذیر؛ و قرآن برای همین آمده است و اسلام برای همین آمده است که تربیت کند، انسانها را که اگر تربیت برایشان نباشد، از همه حیوانات درنده‌تر و موذی‌تر است. انسان یک همچو موجودی است که اگر تحت تربیت واقع نشود، هیچ حیوانی در عالم، هیچ موجودی در عالم به خطرناکی این موجود نیست و به موذی‌گری این موجود نیست. همه انبیاء که آمدند، برای تربیت این موجودند که اگر سر خود باشد عالم را به هم می‌زند، و مع‌السف انبیاء هم موفق نشدند به اینکه مأموریت خودشان را تحقق بدهند.<ref>ر.ک: طوبی اندیشه (سطح سوم)، صفحه ‌14</ref>
==پانویس==
==پانویس==
<references/>
<references/>
خط ۹۱: خط ۹۱:
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:تاریخ]]
[[رده:تاریخ]]
[[رده:تاریخ آسیا]]
[[رده:تاریخ ایران]]
[[رده:تاریخ ایران]]
[[رده:سلسله ها، تقسیم بندی دوره ای]]
[[رده:سلسله‌ها، تقسیم بندی دوره ای]]
[[رده:سلسله‌های پس از اسلام]]
[[رده:سلسله‌های پس از اسلام]]
[[رده:مقالات بازبینی شده2 فروردین 1402]]
[[رده:مقالات بازبینی شده2 فروردین 1402]]