۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یه' به 'یه') |
جز (جایگزینی متن - 'نگ' به 'نگ') |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
پارهای از مدخلها که با فلسفه و کلام کاملاً بیگانه است در این معجم آورده شده است. این در حالی است که پارهای از عناوین اصلی فلسفه و کلام در این معجم وجود ندارد؛ مثلاً در معجم فلسفی(ص105) با مدخلی به نام «کلام» بر میخوریم که در ذیل آن عناوین زیر به چشم میخورد: اجادة الانسان الکلام المترجل، انشاء الکلام الجدید ایسر علی الادباء من ترفیع القدیم، الموازنة بین النثر و الشعر و... معلوم نیست که این عناوین با چه توجیهی در معجم فلسفی گنجانده شده است<ref>همان</ref>. | پارهای از مدخلها که با فلسفه و کلام کاملاً بیگانه است در این معجم آورده شده است. این در حالی است که پارهای از عناوین اصلی فلسفه و کلام در این معجم وجود ندارد؛ مثلاً در معجم فلسفی(ص105) با مدخلی به نام «کلام» بر میخوریم که در ذیل آن عناوین زیر به چشم میخورد: اجادة الانسان الکلام المترجل، انشاء الکلام الجدید ایسر علی الادباء من ترفیع القدیم، الموازنة بین النثر و الشعر و... معلوم نیست که این عناوین با چه توجیهی در معجم فلسفی گنجانده شده است<ref>همان</ref>. | ||
مثال دیگر: در معجم فلسفی(ص 3)، مدخلی بهعنوان «الآلات» آمده که عناوین زیر را شامل میشود: اسامی الآلات و ما یتبعها، آلات التناسل، کیفیّة صناعة الآلات و اصلاحها و... | مثال دیگر: در معجم فلسفی(ص 3)، مدخلی بهعنوان «الآلات» آمده که عناوین زیر را شامل میشود: اسامی الآلات و ما یتبعها، آلات التناسل، کیفیّة صناعة الآلات و اصلاحها و... اینگونه موارد کم نیست؛ برای مثال بنگرید به مدخل «قرآن» در معجم فلسفی(ص 97) یا «عبادت» در(ص 75) <ref>همان</ref>. | ||
از دیگر اشکالات مهم این مجموعه آن است که در ذیل هر عنوان، معمولاً به یک یا دو منبع اکتفا شده و تمام مآخذ مربوط را نیاوردهاند؛ برای مثال در ذیل قاعده الواحد (الواحد لا یصدر عنه الاّ الواحد)(ص 146)، تنها به چند مدرک اشاره شده است. یا در زیر عنوان «اقسام وحدت» تنها به أصل الأصول و اسفار ارجاع شده است، درصورتیکه این مسئله در متون بسیاری مورد بحث قرار گرفته است. | از دیگر اشکالات مهم این مجموعه آن است که در ذیل هر عنوان، معمولاً به یک یا دو منبع اکتفا شده و تمام مآخذ مربوط را نیاوردهاند؛ برای مثال در ذیل قاعده الواحد (الواحد لا یصدر عنه الاّ الواحد)(ص 146)، تنها به چند مدرک اشاره شده است. یا در زیر عنوان «اقسام وحدت» تنها به أصل الأصول و اسفار ارجاع شده است، درصورتیکه این مسئله در متون بسیاری مورد بحث قرار گرفته است. | ||
همچنین در مورد «اقسام فلسفه» تنها به [[مفاتيح العلوم|مفاتیح العلوم]] ارجاع شده(ص 94)، حالآنکه در اکثر آثار فلسفی مخصوصاًً در شفاء، حکمة الاشراق و اسفار بهطورجدی مورد بحث و مناقشه قرار گرفته است. اهمیت این مطلب بهویژه زمانی دانسته میشود که به یاد آوریم فیلسوفان و متکلمان در | همچنین در مورد «اقسام فلسفه» تنها به [[مفاتيح العلوم|مفاتیح العلوم]] ارجاع شده(ص 94)، حالآنکه در اکثر آثار فلسفی مخصوصاًً در شفاء، حکمة الاشراق و اسفار بهطورجدی مورد بحث و مناقشه قرار گرفته است. اهمیت این مطلب بهویژه زمانی دانسته میشود که به یاد آوریم فیلسوفان و متکلمان در اینگونه مباحث اختلافنظر دارند و مراجعه به یک منبع، محقق را از دیگر منابع بینیاز نمیکند؛ خصوصاً آنکه در بسیاری موارد معجم مذکور منابع اصلی را نشان نمیدهد<ref>همان</ref>. | ||
در ذیل هر مدخل غالباً ً با استفاده از منابع، تعریفی نیز از آن ارائه شده است. در پارهای موارد این تعریفات چندان مناسب نیست و یا از زاویه نگاه یک مکتب فلسفی و کلامی خاصی مطرح شده و نمیتواند یک تعریف عام و قابلقبول باشد: | در ذیل هر مدخل غالباً ً با استفاده از منابع، تعریفی نیز از آن ارائه شده است. در پارهای موارد این تعریفات چندان مناسب نیست و یا از زاویه نگاه یک مکتب فلسفی و کلامی خاصی مطرح شده و نمیتواند یک تعریف عام و قابلقبول باشد: |
ویرایش