لوامع الأسرار في شرح مطالع الأنوار (قطب‌‌الدین رازی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ن‎ه' به 'ن‌ه'
جز (جایگزینی متن - 'م‎ا' به 'م‌ا')
جز (جایگزینی متن - 'ن‎ه' به 'ن‌ه')
خط ۳۱: خط ۳۱:
'''لوامع الأسرار في شرح مطالع الأنوار''' کتابی است به زبان عربی و با موضوع منطق و فلسفه. کتاب مطالع الأنوار را قاضی سراج‎الدین محمود بن ابوبکر ارموی(متوفی 689) نوشته و [[قطب‌الدین رازی، محمد بن محمد|قطب‎الدین محمود بن محمد رازی]](متوفی 766) آن را برای غیاث‎الدین وزیر، شرح کرده است.
'''لوامع الأسرار في شرح مطالع الأنوار''' کتابی است به زبان عربی و با موضوع منطق و فلسفه. کتاب مطالع الأنوار را قاضی سراج‎الدین محمود بن ابوبکر ارموی(متوفی 689) نوشته و [[قطب‌الدین رازی، محمد بن محمد|قطب‎الدین محمود بن محمد رازی]](متوفی 766) آن را برای غیاث‎الدین وزیر، شرح کرده است.


لوامع الأسرار فی شرح مطالع الأنوار از مهم‎ترین کتاب‌های مفصل منطقی است که موردتوجه منطق‎دانان و فیلسوفان مسلمان بوده و هست. [[قطب‌الدین رازی، محمد بن محمد|قطب رازی]] در این کتاب تحت تأثیر چهار شخصیت بزرگ منطقی: [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]]، [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]]، خونجی و [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیر]] است و میان آرای اختلافی آن‎ها به داوری می‌نشیند. کتاب مطالع الأنوار مهم‎ترین اثر منطقی سراج‎الدین ارموی از منطق‎دانان بنام قرن هفتم و معاصر منطق‎دانان بزرگی چون افضل‌الدین خونجی، [[اثیرالدین ابهری، مفضل بن عمر|اثیرالدین ابهری]]، [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه‎نصیرالدین طوسی]] و [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر|نجم‌الدین عمر کاتبی قزوینی]] است<ref>پایگاه مرکز پژوهشی میراث مکتوب</ref>.
لوامع الأسرار فی شرح مطالع الأنوار از مهم‎ترین کتاب‌های مفصل منطقی است که موردتوجه منطق‎دانان و فیلسوفان مسلمان بوده و هست. [[قطب‌الدین رازی، محمد بن محمد|قطب رازی]] در این کتاب تحت تأثیر چهار شخصیت بزرگ منطقی: [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]]، [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]]، خونجی و [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیر]] است و میان آرای اختلافی آن‌ها به داوری می‌نشیند. کتاب مطالع الأنوار مهم‎ترین اثر منطقی سراج‎الدین ارموی از منطق‎دانان بنام قرن هفتم و معاصر منطق‎دانان بزرگی چون افضل‌الدین خونجی، [[اثیرالدین ابهری، مفضل بن عمر|اثیرالدین ابهری]]، [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه‎نصیرالدین طوسی]] و [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر|نجم‌الدین عمر کاتبی قزوینی]] است<ref>پایگاه مرکز پژوهشی میراث مکتوب</ref>.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۴۳: خط ۴۳:
[[قطب‌الدین رازی، محمد بن محمد|قطب‎الدین رازی]]، در ادامه می‌گوید که این کتاب را برای غیاث‎الدین محمد شرح داده است. او وقتی به نام وی می‌رسد حدود یک صفحه او را با القاب و تشبیهات غلوآمیز می‌ستاید و در بخشی با استناد به شعری بیان می‌کند «ما ان مدحت محمدا بمقالتی/لکن مدحت مقالتی بمحمد» و سپس می‌گوید در میان کتاب‌های منطقی لوامع الأسرار را برای شرح کردن انتخاب کردم زیرا شاگردان و اطرافیانم(اصحاب) به درس و بحث آن اهتمام داشتند و از من هم درخواست کردند آن را شرح کنم؛ و من در شرح آن صرفاً بر حل ترکیب و روشن کردن اسلوب‌های بحث تمرکز نکردم بلکه قواعد فن و مقاصد منطقیان را محقق کردم و در نقد کلامشان و رد و قبول آن مبالغه کردم و آن را لوامع الأسرار فی شرح مطالع الأنوار نامیدم.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص4</ref>
[[قطب‌الدین رازی، محمد بن محمد|قطب‎الدین رازی]]، در ادامه می‌گوید که این کتاب را برای غیاث‎الدین محمد شرح داده است. او وقتی به نام وی می‌رسد حدود یک صفحه او را با القاب و تشبیهات غلوآمیز می‌ستاید و در بخشی با استناد به شعری بیان می‌کند «ما ان مدحت محمدا بمقالتی/لکن مدحت مقالتی بمحمد» و سپس می‌گوید در میان کتاب‌های منطقی لوامع الأسرار را برای شرح کردن انتخاب کردم زیرا شاگردان و اطرافیانم(اصحاب) به درس و بحث آن اهتمام داشتند و از من هم درخواست کردند آن را شرح کنم؛ و من در شرح آن صرفاً بر حل ترکیب و روشن کردن اسلوب‌های بحث تمرکز نکردم بلکه قواعد فن و مقاصد منطقیان را محقق کردم و در نقد کلامشان و رد و قبول آن مبالغه کردم و آن را لوامع الأسرار فی شرح مطالع الأنوار نامیدم.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص4</ref>


شارح پس از ذکر امور فوق در مقدمه‌اش بر کتاب، به توضیح مباحث منطقی‌ای که ارموی در مطالع الأنوار ذکر کرده می‌پردازد؛ او پس از حمد الهی در ابتدا کلیاتی مانند وجه احتیاج به این علم و اهمیت آن و نیز موضوع این علم را مطرح می‌کند و تصور و تصدیق، مفرد و مرکب، اسم و فعل و حرف را توضیح می‌دهد.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص5-45</ref> وی پس‌ازآن در باب دوم کتاب، مباحث کلی و جزئی را شرح می‌دهد و در این باب درباره تساوی نقیض دو متساوی و تقسیمات کلی به نوع و جنس و فصل و عرض خاص و عام بحث می‌کند. در باب سوم مباحث مربوط به نوع را شرح می‌دهد، در فصل چهارم مباحث مربوط به فصل را، در فصل پنجم مباحث عرض عام و خاص را.<ref>ر.ک: همان، ص45-90</ref> وی سپس در فصل ششم به سراغ مباحث تعریف می‌رود و در آن خلل در تعریف با اخلال به‌شرط، تعریف به مثال و... را توضیح می‌دهد و سپس به سراغ قضایای شرطیه رفته و شرطیه‎های متصله ومنفصله و محصوره و مهمله و... را شرح می‌دهد و پس‌ازآن صور قضایا و نسبت بین آن‎ها را بیان می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص91-159</ref> ادامه مباحث کتاب درباره ضرورت و امکان، تناقض، بیان عکس مستوی و نقیض، انواع قضایای شرطیه از لزومیه و اتفاقیه و...، تلازم در شرطیات، اختلاف و اتفاق در کم و کیف این قضایا و... صحبت می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص160-247</ref> و پس‌ازآن به سراغ بیان قیاس می‌رود. او در مباحث قیاس ضمن فصول متعددی، از اقسام قیاس و ضرورت وجود مقدمتین در قیاس حملی، شرایط انتاج در اشکال اربعه قیاس، توضیح قیاس‎های شرطی اقترانی و استثنایی، حد وسط و شرایط آن، ارتباط دو قضیه در قیاس شرطی از لحاظ مانعة‎الجمع یا خلو بودن یکی یا هردو، قیاس استثنائی، قیاس خلف و سایر مباحث آن، صحبت می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص247-348</ref> وی پس از شرح عبارات ارموی در قیاس، در ادامه، مختصری هم متن او را در باب برهان و استقراء توضیح می‌دهد و در پایان، مغالطات (قیاسات مغالطی) را شرح می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص248-351</ref>
شارح پس از ذکر امور فوق در مقدمه‌اش بر کتاب، به توضیح مباحث منطقی‌ای که ارموی در مطالع الأنوار ذکر کرده می‌پردازد؛ او پس از حمد الهی در ابتدا کلیاتی مانند وجه احتیاج به این علم و اهمیت آن و نیز موضوع این علم را مطرح می‌کند و تصور و تصدیق، مفرد و مرکب، اسم و فعل و حرف را توضیح می‌دهد.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص5-45</ref> وی پس‌ازآن در باب دوم کتاب، مباحث کلی و جزئی را شرح می‌دهد و در این باب درباره تساوی نقیض دو متساوی و تقسیمات کلی به نوع و جنس و فصل و عرض خاص و عام بحث می‌کند. در باب سوم مباحث مربوط به نوع را شرح می‌دهد، در فصل چهارم مباحث مربوط به فصل را، در فصل پنجم مباحث عرض عام و خاص را.<ref>ر.ک: همان، ص45-90</ref> وی سپس در فصل ششم به سراغ مباحث تعریف می‌رود و در آن خلل در تعریف با اخلال به‌شرط، تعریف به مثال و... را توضیح می‌دهد و سپس به سراغ قضایای شرطیه رفته و شرطیه‎های متصله ومنفصله و محصوره و مهمله و... را شرح می‌دهد و پس‌ازآن صور قضایا و نسبت بین آن‌ها را بیان می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص91-159</ref> ادامه مباحث کتاب درباره ضرورت و امکان، تناقض، بیان عکس مستوی و نقیض، انواع قضایای شرطیه از لزومیه و اتفاقیه و...، تلازم در شرطیات، اختلاف و اتفاق در کم و کیف این قضایا و... صحبت می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص160-247</ref> و پس‌ازآن به سراغ بیان قیاس می‌رود. او در مباحث قیاس ضمن فصول متعددی، از اقسام قیاس و ضرورت وجود مقدمتین در قیاس حملی، شرایط انتاج در اشکال اربعه قیاس، توضیح قیاس‎های شرطی اقترانی و استثنایی، حد وسط و شرایط آن، ارتباط دو قضیه در قیاس شرطی از لحاظ مانعة‎الجمع یا خلو بودن یکی یا هردو، قیاس استثنائی، قیاس خلف و سایر مباحث آن، صحبت می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص247-348</ref> وی پس از شرح عبارات ارموی در قیاس، در ادامه، مختصری هم متن او را در باب برهان و استقراء توضیح می‌دهد و در پایان، مغالطات (قیاسات مغالطی) را شرح می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص248-351</ref>


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش