المعجم (ابویعلی موصلی): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ج' به 'ه‌ج'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎آ' به 'ی‌آ')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ج' به 'ه‌ج')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۶: خط ۲۶:
}}  
}}  


'''المعجم'''، اثر احمد بن علی بن مثنی تمیمی (متوفی 307ق)، معروف به [[ابو یعلی، احمد بن علی|ابویعلی موصلی]]، کتابی است به زبان عربی در یک جلد با موضوع روایات اسلامی. در اصطلاح محدثین، «معجم» کتابی است که در آن احادیث بر ترتیب صحابه ذکر شده باشد. ترتیب، در بیان مطالب مسند [[ابو یعلی، احمد بن علی|ابویعلی]] همان حروف الفباست به‎جز نام محمد و حرف الف که احمد در آن مقدم شده است؛ دلیل این امر تبرک جستن به نام آن حضرت در آغاز کتاب است. محقق این اثر ابوسلیم ([[اسد، حسین‌ سلیم‌|حسین سلیم اسد]]) و عبده علی کوثک است.
'''المعجم'''، اثر احمد بن علی بن مثنی تمیمی (متوفی 307ق)، معروف به [[ابو یعلی، احمد بن علی|ابویعلی موصلی]]، کتابی است به زبان عربی در یک جلد با موضوع روایات اسلامی. در اصطلاح محدثین، «معجم» کتابی است که در آن احادیث بر ترتیب صحابه ذکر شده باشد. ترتیب، در بیان مطالب مسند [[ابو یعلی، احمد بن علی|ابویعلی]] همان حروف الفباست به‌جز نام محمد و حرف الف که احمد در آن مقدم شده است؛ دلیل این امر تبرک جستن به نام آن حضرت در آغاز کتاب است. محقق این اثر ابوسلیم ([[اسد، حسین‌ سلیم‌|حسین سلیم اسد]]) و عبده علی کوثک است.


[[ابو یعلی، احمد بن علی|ابویعلی]]، حدیث را با عبارت «حدثنا» آغاز می‌کند، سپس نام استادش (شیخ) را - بدون این‎که چیزی درباره زندگی استاد یا صفات و ویژگی‎هایش بگوید- ذکر می‌کند؛ این روش برخلاف شیوه رایج کتاب‌های مشیخات و برخی معاجم است که به ترجمه شیوخشان می‌پردازند و صفات و ویژگی‎های آنان را بیان می‌نمایند و سپس حال استادشان را از جهت ثقه عدل بودن یا غیر آن بیان می‌کنند.
[[ابو یعلی، احمد بن علی|ابویعلی]]، حدیث را با عبارت «حدثنا» آغاز می‌کند، سپس نام استادش (شیخ) را - بدون این‎که چیزی درباره زندگی استاد یا صفات و ویژگی‎هایش بگوید- ذکر می‌کند؛ این روش برخلاف شیوه رایج کتاب‌های مشیخات و برخی معاجم است که به ترجمه شیوخشان می‌پردازند و صفات و ویژگی‎های آنان را بیان می‌نمایند و سپس حال استادشان را از جهت ثقه عدل بودن یا غیر آن بیان می‌کنند.
خط ۳۶: خط ۳۶:
معجم در لغت، مصدر میمی است. محمد بن یزید گفته: معجم مصدر است به‎منزله إعجام. مثل جایی که شخص می‌گوید: أدخلته مدخله و أخرجته مخرجا که به معنی ادخال و اخراج است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/42486/1/6 ر.ک: مقدمه کتاب، ص6]</ref> اما در اصطلاح محدثین: معجم، کتابی است که در آن احادیث بر ترتیب صحابه ذکر شده باشد مانند معجم کبیر طبرانی که خود وی در مقدمه این کتاب ذکر کرده: این کتابی است جامع برخی از روایات زنان و مردان از رسول خدا(ص) بر اساس حروف الفبا که با عشره مبشره آغاز شده؛ زیرا به عقیده مؤلف کسی بر آنان مقدم نیست.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/42486/1/7 ر.ک: همان، ص7]</ref>
معجم در لغت، مصدر میمی است. محمد بن یزید گفته: معجم مصدر است به‎منزله إعجام. مثل جایی که شخص می‌گوید: أدخلته مدخله و أخرجته مخرجا که به معنی ادخال و اخراج است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/42486/1/6 ر.ک: مقدمه کتاب، ص6]</ref> اما در اصطلاح محدثین: معجم، کتابی است که در آن احادیث بر ترتیب صحابه ذکر شده باشد مانند معجم کبیر طبرانی که خود وی در مقدمه این کتاب ذکر کرده: این کتابی است جامع برخی از روایات زنان و مردان از رسول خدا(ص) بر اساس حروف الفبا که با عشره مبشره آغاز شده؛ زیرا به عقیده مؤلف کسی بر آنان مقدم نیست.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/42486/1/7 ر.ک: همان، ص7]</ref>


بسیاری از علما، اسامی اساتیدشان را برحسب ترتیب حروف الفبا مرتب کرده‌اند و کتاب‌هایشان را معجم نامیده‌اند. از میان آنان برخی مانند [[ابو یعلی، احمد بن علی|ابویعلی]] و معجم الشیوخ محمد بن احمد بن جمیع صیداوی تبرکا به سید الانام محمد مصطفی(ص) کتابشان را با محمدین آغاز کرده‌اند و سپس با ترتیب الفبایی، کتاب را ادامه داده‌اند؛ [[ابو یعلی، احمد بن علی|ابویعلی]] با محمدین مسندش را آغاز می‌کند و پس از پایان ذکر روایات آنان می‌گوید: «باب الالف» و با نام احمد از میان اساتیدش می‌آغازد و در پایان اسم احمد از نام «ابراهیم» می‌آغازد و پس از «ابراهیم»، «اسحاق» را ذکر می‌نماید و سپس باب «اسماعیل» را تا حرف الف را به پایان ببرد. وی پس از پایان الف، به «باب الباء» و «باب الجیم» و «باب الحاء»... می‌پردازد تا به «باب الیاء» برسد. پس ترتیب، همان حروف الفباست به‎جز نام محمد و حرف الف که احمد در آن مقدم داشته شده است و دلیل این امر نیز بیان شد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/42486/1/15 ر.ک: همان، ص15]</ref>
بسیاری از علما، اسامی اساتیدشان را برحسب ترتیب حروف الفبا مرتب کرده‌اند و کتاب‌هایشان را معجم نامیده‌اند. از میان آنان برخی مانند [[ابو یعلی، احمد بن علی|ابویعلی]] و معجم الشیوخ محمد بن احمد بن جمیع صیداوی تبرکا به سید الانام محمد مصطفی(ص) کتابشان را با محمدین آغاز کرده‌اند و سپس با ترتیب الفبایی، کتاب را ادامه داده‌اند؛ [[ابو یعلی، احمد بن علی|ابویعلی]] با محمدین مسندش را آغاز می‌کند و پس از پایان ذکر روایات آنان می‌گوید: «باب الالف» و با نام احمد از میان اساتیدش می‌آغازد و در پایان اسم احمد از نام «ابراهیم» می‌آغازد و پس از «ابراهیم»، «اسحاق» را ذکر می‌نماید و سپس باب «اسماعیل» را تا حرف الف را به پایان ببرد. وی پس از پایان الف، به «باب الباء» و «باب الجیم» و «باب الحاء»... می‌پردازد تا به «باب الیاء» برسد. پس ترتیب، همان حروف الفباست به‌جز نام محمد و حرف الف که احمد در آن مقدم داشته شده است و دلیل این امر نیز بیان شد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/42486/1/15 ر.ک: همان، ص15]</ref>


[[ابو یعلی، احمد بن علی|ابویعلی]]، حدیث را با عبارت «حدثنا» آغاز می‌کند، سپس نام استادش(شیخ) را -بدون این‎که چیزی درباره زندگی استاد یا صفات و ویژگی‎هایش بگوید- ذکر می‌کند؛ این روش برخلاف شیوه رایج کتاب‌های مشیخات و برخی معاجم است که به ترجمه شیوخشان می‌پردازند و صفات و ویژگی‎های آنان را بیان می‌نمایند و سپس حال استادشان را از جهت ثقه عدل بودن یا غیر آن بیان می‌کنند. به‌عنوان نمونه می‌توان به روایات (50، 57، 112، 204) کتاب نگاه کرد. [[ابو یعلی، احمد بن علی|ابویعلی]] پس از ذکر نام شیخ، حدیثی را از وی نقل می‌نماید. البته وی گاهی بیش از یک حدیث از یک استاد را ذکر می‌کند ولی این امر بسیار کم اتفاق می‌افتد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/42486/1/15 ر.ک: همان]</ref>
[[ابو یعلی، احمد بن علی|ابویعلی]]، حدیث را با عبارت «حدثنا» آغاز می‌کند، سپس نام استادش(شیخ) را -بدون این‎که چیزی درباره زندگی استاد یا صفات و ویژگی‎هایش بگوید- ذکر می‌کند؛ این روش برخلاف شیوه رایج کتاب‌های مشیخات و برخی معاجم است که به ترجمه شیوخشان می‌پردازند و صفات و ویژگی‎های آنان را بیان می‌نمایند و سپس حال استادشان را از جهت ثقه عدل بودن یا غیر آن بیان می‌کنند. به‌عنوان نمونه می‌توان به روایات (50، 57، 112، 204) کتاب نگاه کرد. [[ابو یعلی، احمد بن علی|ابویعلی]] پس از ذکر نام شیخ، حدیثی را از وی نقل می‌نماید. البته وی گاهی بیش از یک حدیث از یک استاد را ذکر می‌کند ولی این امر بسیار کم اتفاق می‌افتد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/42486/1/15 ر.ک: همان]</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش