۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==منبع مقاله==' به '==منابع مقاله==') |
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
ترتیب ارائه مدخلها در این اثر، الفبایی است نه موضوعی؛ به نظر نویسنده ترتیب الفبایی، مزایایی بر ترتیب موضوعی دارد که مخفی نیست از جمله اینکه مثلاً ممکن است جستجوگر یا خواننده به موضوعی که این مسئله باید در آن بحث شود، احاطه نداشته باشد.<ref>ر.ک: همان</ref> | ترتیب ارائه مدخلها در این اثر، الفبایی است نه موضوعی؛ به نظر نویسنده ترتیب الفبایی، مزایایی بر ترتیب موضوعی دارد که مخفی نیست از جمله اینکه مثلاً ممکن است جستجوگر یا خواننده به موضوعی که این مسئله باید در آن بحث شود، احاطه نداشته باشد.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
برخی اموری که بهصورت مجمل در ترتیب مداخل این اثر، در نظر گرفته شده عبارتند از؛ اخذ هیئت و صیغه مورد، نه اخذ ماده آن مثلاً اصطلاح الإجمال با اینکه از سه حرف اصلی «جمل» تشکیل شده یعنی ماده آن را این سه حرف تشکیل میدهد؛ اما در حرف الف قرار گرفته است. از نتایج اتخاذ این شیوه عدم حذف حروف زائد در کلماتی که دارای این حروف هستند و عدم ارجاع الف به اصلش (واو یا یاء) است. از دیگر مواردی در نظر گرفته شده این بوده که عین اعتبار صیغه خاصی در مداخل در نظر گرفته نشده؛ بلکه مقیاس، بهکارگیری دارج بوده است ازاینرو مشاهده میکنیم که مدخل، گاهی با صیغه فاعل آمده و گاه به شکل مصدر یا اسم و... . گاهی صفت، مدخل واقع شده و گاه موصوف. درباره مداخلی که چند اصطلاح داشتهاند، اصطلاح رایج رجحان یافته است. مداخل، معمولاً به صیغه مفرد ذکر شده؛ مثلاً ادله تحت عنوان دلیل بحث شده است. البته در برخی موارد از این امر تخلف شده مانند اخبار الترجیح یا اخبار التثلیث. الف و لام در ابتدای مداخل اسقاط شده و ترتیب ارائه، بر اساس حرف بعد از الف و لام است. درباره حروف اضافهای مانند «واو» و «فی» در مداخلی مانند، «اجتماع الحکم الظاهری و الواقعی» یا «التسامح فی ادلة السنن»، همان روال در الف و لام اخذ شده، یعنی این حروف در ترتیب ارائه مدخلها بهحساب نیامده است. اقسام هر مدخل ذیل همان مطرح شده است مانند انواع اجماع یا اجتهاد یا استصحاب که ذیل همین عناوین اصلی، ارائه شده است.<ref>ر.ک: همان، ص37-39</ref> | برخی اموری که بهصورت مجمل در ترتیب مداخل این اثر، در نظر گرفته شده عبارتند از؛ اخذ هیئت و صیغه مورد، نه اخذ ماده آن مثلاً اصطلاح الإجمال با اینکه از سه حرف اصلی «جمل» تشکیل شده یعنی ماده آن را این سه حرف تشکیل میدهد؛ اما در حرف الف قرار گرفته است. از نتایج اتخاذ این شیوه عدم حذف حروف زائد در کلماتی که دارای این حروف هستند و عدم ارجاع الف به اصلش (واو یا یاء) است. از دیگر مواردی در نظر گرفته شده این بوده که عین اعتبار صیغه خاصی در مداخل در نظر گرفته نشده؛ بلکه مقیاس، بهکارگیری دارج بوده است ازاینرو مشاهده میکنیم که مدخل، گاهی با صیغه فاعل آمده و گاه به شکل مصدر یا اسم و.... گاهی صفت، مدخل واقع شده و گاه موصوف. درباره مداخلی که چند اصطلاح داشتهاند، اصطلاح رایج رجحان یافته است. مداخل، معمولاً به صیغه مفرد ذکر شده؛ مثلاً ادله تحت عنوان دلیل بحث شده است. البته در برخی موارد از این امر تخلف شده مانند اخبار الترجیح یا اخبار التثلیث. الف و لام در ابتدای مداخل اسقاط شده و ترتیب ارائه، بر اساس حرف بعد از الف و لام است. درباره حروف اضافهای مانند «واو» و «فی» در مداخلی مانند، «اجتماع الحکم الظاهری و الواقعی» یا «التسامح فی ادلة السنن»، همان روال در الف و لام اخذ شده، یعنی این حروف در ترتیب ارائه مدخلها بهحساب نیامده است. اقسام هر مدخل ذیل همان مطرح شده است مانند انواع اجماع یا اجتهاد یا استصحاب که ذیل همین عناوین اصلی، ارائه شده است.<ref>ر.ک: همان، ص37-39</ref> | ||
این دایرةالمعارف دارای امتیازاتی است که در ذیل عنوان میگردد؛ | این دایرةالمعارف دارای امتیازاتی است که در ذیل عنوان میگردد؛ | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
از دیگر امتیازات آن میتوان به تدوین مباحث انتزاعی در آن اشاره کرد. مباحث انتزاعی، بحثهایی هستند که عنوان خاصی در مناهج اصولی تقلیدی برای آن قرار داده نشده است. | از دیگر امتیازات آن میتوان به تدوین مباحث انتزاعی در آن اشاره کرد. مباحث انتزاعی، بحثهایی هستند که عنوان خاصی در مناهج اصولی تقلیدی برای آن قرار داده نشده است. | ||
علیرغم اینکه تهذیب اصول فقه از اهداف نویسندگان این مجموعه نبوده است، آنان مباحث فراوانی از اصول را در این اثر، تهذیب کردهاند و برخی بحث و جدلهای اصولی را به شکل جدیدی استخراج کردهاند که توانایی طرح بهصورت جهانی و بین الادیانی را دارد. علت این امر این است که برخی مباحث اصولی اختصاصی به اسلام و مسلمان ندارد بلکه خطاب بحث دیگر ادیان و فرهنگها را نیز در برمیگیرد. مثل مباحث تفسیر متون و الفاظ و ... .<ref>ر.ک: همان، ص39-40</ref> | علیرغم اینکه تهذیب اصول فقه از اهداف نویسندگان این مجموعه نبوده است، آنان مباحث فراوانی از اصول را در این اثر، تهذیب کردهاند و برخی بحث و جدلهای اصولی را به شکل جدیدی استخراج کردهاند که توانایی طرح بهصورت جهانی و بین الادیانی را دارد. علت این امر این است که برخی مباحث اصولی اختصاصی به اسلام و مسلمان ندارد بلکه خطاب بحث دیگر ادیان و فرهنگها را نیز در برمیگیرد. مثل مباحث تفسیر متون و الفاظ و....<ref>ر.ک: همان، ص39-40</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش