شرح علی المائة كلمة لأميرالمومنين علی بن أبیطالب علیهالسلام (ابن میثم - عبدالوهاب -وطواط): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'اميرالمومنين(ع)' به 'اميرالمومنين(ع) ') |
جز (جایگزینی متن - 'ابنمیثم، میثم بن علی' به 'ابن میثم، میثم بن علی') |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
[[رشید وطواط، محمد بن محمد]] (شارح) | [[رشید وطواط، محمد بن محمد]] (شارح) | ||
[[ | [[ابن میثم، میثم بن علی]] (شارح) | ||
[[محدث، جلالالدین]] (مصحح) | [[محدث، جلالالدین]] (مصحح) |
نسخهٔ ۱۶ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۵۲
نام کتاب | شرح علی المائة کلمة لأمیر المومنین علی بن أبی طالب علیه السلام (ابنمیثم- عبدالوهاب -وطواط) |
---|---|
نام های دیگر کتاب | المائه الکلمه. شرح
شرح کلمات امیر المومنین علی بن ابیطالب علیه السلام ما نقمه عبدالوهاب فی شرح کلمات امیر المومنین علی بن ابیطالب علیه السلام مطلوب کل طالب من کلام امیر المومنین علی بن ابیطالب علیه السلام |
پدیدآورندگان | عبدالوهاب بن پیر پاشا (شارح)
علی بن ابیطالب(ع)، امام اول (نويسنده) جاحظ، عمرو بن بحر (گردآورنده) رشید وطواط، محمد بن محمد (شارح) ابن میثم، میثم بن علی (شارح) محدث، جلالالدین (مصحح) |
زبان | عربی |
کد کنگره | BP 39/2402 /الف2 |
موضوع | علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - کلمات قصار
علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. المائه الکلمه - نقد و تفسیر |
ناشر | جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامي |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE3464AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
شرح المأه كلمه، تألیف كمالالدين ميثم بن على بن ميثم بحرانى از عالمان شيعه قرن هفتم هجرى قمرى كتابى است، به زبان عربى در شرح صد كلمه از كلمات دُرربار على(ع).
ساختار كتاب
كتاب، مشتمل بر مقدمهاى به قلم مصحح و ناشر، مير جلالالدين حسينى اُرموى و سه جزء (شرح مستقل) به شرح ذيل است:
جزء اول، شرح صد كلمه ابن ميثم را در بردارد و مشتمل بر سه بخش و فصول متعدد است. جزء دوم، شرح اين صد كلمه را به قلم شخصى به نام عبدالوهاب در برمىگيرد. جزء سوم، "مطلوب كل طالب من كلام اميرالمومنين على بن ابيطالب" نام دارد كه در واقع شرح منظوم آن به زبان فارسى است كه توسط رشيدالدين وطواط نگاشته شده است.
معرفى شارحان
از شرح حال شارح جزء دوم (شرح دوم موجود در) كتاب حاضر؛ يعنى عبدالوهاب اطلاعى در دست نيست. اما شارح جزء سوم كتاب؛ يعنى رشيدالدين وطواط، شخصيتى است كه ذيلا به معرفى وى پرداخته مىشود:
امير امام رشيدالدين سعدالملك محمد بن محمد بن عبدالجليل عمرى كاتب معروف به "خواجه رشيد وطواط" در سال 481ق. در بلخ زاده شد. وى از اعقاب عبدالله ابن عمر بن الخطاب است كه نسب او به يازده واسطه به خليفه ثانى مىرسيد. او در مدرسه نظاميه همان شهر قسمتى از تحصيلات خود را نزد امام ابوسعد هروى به انجام رسانيد و بعد از اتمام تحصيلات خود و كسب مهارت در پارسى و عربى به خوارزم رفت و در اوايل عهد ابوالمظفر علاءالدوله اتسزبن قطبالدين محمد خوارزمشاه به خدمت او پيوست و تا آخر عمر در دستگاه خوارزمشاهيان روزگار گذرانيد و سمت صاحب ديوانى رسائل داشته و مقرب سلطان و همواره در سفر و حضر ملازم خدمت او بوده و قواعد الفت ميان آن دو استوارى داشته و اتسز غالباً از محاوره و مجالست با آن دبير و شاعر فاضل لذت مىبرده و ميان آنان مطالباتى جارى بوده است.
تخلص رشيد به "وطواط" از بابت كوچكى جثه او بود، چه وطواط نام مرغى است از جنس پرستو، و اين خردى جثه او هم موجب ايجاد بعضى مطايبات گرديده است.
وطواط، همچنان در خدمت اتسز خوارزمشاه به سر مىبرد تا آن پادشاه به سال551 ق. درگذشت و وطواط بعد از فوت آن پادشاه در خدمت پسر و جانشين او ايل ارسلان (551-568 ه-) همان سمت قديم را حفظ كرد و در اوايل عهد سلطان تكش بن ايل ارسلان به علت پيرى از كار كناره گرفت تا در سال573 يا578 ه- درگذشت.
رشيدالدين وطواط يكى از دانشمندان بزرگ عهد خود و از ادباى نامبردار و از بلغاء مشهور در زبان پارسى و عربى است. ياقوت حموى در معجمالادبا او را از نوادر زمان و عجايب دوران شمرده و در عهد خود افضل ناس در نظم و نثر پنداشته و در شناختن دقايق كلام عرب و اسرار نحو و ادب كسى را مقدم بر او ندانسته است.
همين فضل غزير و دانش كثير مايه آن شده بود كه رشيد در عهد خود از شرق تا غرب نواحى ايران شهرت حاصل كند و از مشاهير عهد خود گردد.
اين مرد استاد به جمعآورى كتب و استنساخ و تصحيح آنها حرص عجيب داشته و حضور ذهن او در مشكلات لغت و قواعد ادب حيرتانگيز و مايه اعجاب معاصران بوده است. غالب اوقات او به معاشرت با اهل ادب مىگذشته است، ليكن بر اثر اعتقاد دينى شديد خود با اهل علوم عقليه و فلاسفه دشمنى مىورزيد، از مقالات حكماى يونان تبرى مىكرد و از آنها جز آن چه را كه با شرع موافق بود، نمىپذيرفت.
وى در نظم و نثر پارسى و عربى نيز از سرآمدان زمان بود. قدرت طبع او در شعر هر دو زبان به درجهاى بود كه به قول ياقوت در معجمالادبا در آن واحد يك بيت از بحرى به عربى نظم مىكرد و بيتى ديگر به بحرى جداگانه به پارسى و هر دو را با هم املاء مىنمود. با اين حال ياقوت شعر عربى، او را به خوبى نثر وى در آن زبان نمىداند و او در نثر عربى حقاً از مشاهير بلغا است و منشآتش در رديف آثار برگزيده آن زبان است.
شعر فارسى رشيد استادانه و در كمال استحكام است. رشيد در برگزيدن كلمات و قوت تركيب از شاعران كم نظير است. مهارت او در ايران صنايع مختلف لفظى از قبيل ترصيع، مماثله و تجنيس و امثال آنها، بىآن كه به استحكام كلام آسيبى وارد آورد، او را از اين حيث در ميان شاعران منفرد ساخته است، تا به جايى كه مىتوان ديوان او را مجموعهاى از صنايع مختلف لفظى شمرد. توجه شديد رشيد به الفاظ طبعاً او را از اشتغال به معانى باريك و افكار لطيف و مضامين دقيق دلانگيز بازداشته و به اين سبب آثار او با آن كه آراسته به كلام مصنوع و فصيح است، داراى معانى بلند مطبوع نيست. از ديوان او كه هفت هزار بيت دارد نسخى در دست است.
آثار رشيد وطواط
وى علاوه بر ديوان شعر (كه به طبع رسيده) آثار ديگرى بهنثر دارد. از آن جمله است، مجموعه منشآت او كه حائز اهميت بسيار است و بهطبع رسيده؛ و كتاب حدائقالسحر و تاكنون چند بار طبع شده است.
از آثار ديگر او است:
- نثر اللآلى من كلام اميرالمؤمنين على(ع) كه در آن هر يك از كلمات آن حضرت به نثر فارسى ترجمه و در دو بيت منظوم شده است. چون اين مجموعه متضمن صد نكته از كلام على بن ابىطالب است به "صد كلمه" نيز شهرت دارد و در نسخه حاضر در برنامه موجود است.
- تحفه الصديق من كلام ابىبكر الصديق؛ فصل الخطاب من كلام عمر بن الخطاب؛ انس اللهفان من كلام عثمان بن عفان.
- مجموعه رسائل عربى وطواط به سال1315 ه-.ق. در دو مجلد در مصر به طبع رسيد. اين رسائل از قديم مشهور و مورد مراجعه بود.
- منظومهاى در عروض پارسى از رشيد در دست است، شامل شانزده بحر از بحور عروض پارسى.
گزارش محتوا
نخستين كسى كه به جمع و تدوين مجموعهاى از سخنان امام على عليهالسلام همت گماشت و صد سخن را كه هر يك از آن به نظر او با هزار سخن برابر بود، انتخاب كرد، جاحظ، اديب، سخنشناس و نويسنده پرآوازه عرب بود كه د رسالهاى 160 تا 250ق. مىزيست. پس از جاحظ كار گردآورى و انتخاب مجموعههايى از سخنان امام على عليهالسلام به همت سخنشناسان و اديبان دنبال شد. اين بزرگان به سايقه ذوق خود و ترغيب مشتاقان، يا احتمالا به پيروى از جاحظ مجموعههايى فراهم آوردند كه امروز شمارى از آنها را مىشناسيم كه از آن جملهاند: دستور معالم الحكم و مأثور مكارم الشّيم، از قاضى ابوعبدالله محمد بن سلامه قضاعى(م:454ق.)، غرر الحكم و درر الكلم از ابوالفتح عبدالواحد بن محمد آمدى تميمى(م:نيمه اول قرن ششم)، نثراللآلى كه برخى گردآورنده آن را شيخ طبرسى، مفسر بزرگ شيعه مىدانند، الحكم المنثوره و نيز مطلوب كل طالب رشيد الدين وطواط(م:573ق.).
شرح ابن ميثم
شرح ابن ميثم كه «شرح المأه كلمه المرتضويه» نام دارد، شرحى است كه جمعى از كسانى كه نقد حال شيخ ميثم را گزارش كردهاند، از آن ياد نمودهاند. يادكرد آن در انوار البدرين با اين توصيف كه «شرحى است نفيس و بىمانند» و در لؤلؤۀالبحرين با اين توضيح نويسنده لؤلؤه كه «اين كتاب نزد من بود؛ ولى در واقعهاى كه برايم پيش آمد، از دستم رفت» و در هديهالعارفين بدون هيچ توصيفى آمده است. صاحب الذريعه بدان اشارت كرده و آن را شرح الكلمات المئه خوانده است. بعضى متاخران، مثل [سيد محسن] امين در اعيان الشيعه، و زركلى در الاعلام، و دكتر اباحسين در مقالهاش درباره حركت تألیف در بحرين، آن را ياد كردهاند.
اين شرح در سه بخش تألیف شده و هر بخش فصول متعددى را به شرح ذيل دربردارد:
بخش اول در مبادى و مقدمات، فصل اول درباره نفس حيوانى و لواحق آن، فصل دوم درباره نفس انسانى و فلكى، فصل سوم در احوال نفس بعد از مفارقت از بدن، فصل چهارم در اشاره به برخى از احوال سالكين الى الله تعالى، فصل پنجم در بيان احكام ديگرى براى نفوس كامل.
پس از اين بخش، صد كلمه اميرالمومنين(ع) را به عنوان بخش دوم تحت سه فصل بدين ترتيب شرح مىكند: فصل اول در مباحث مربوط به عقل و علم و جهل و ظن و نظر. در ذيل اين عنوان بيست و دو كلمه از حكمتهاى اميرالمومنين(ع) را شرح كرده است.
فصل دوم، در مباحث اخلاق پسنديده و ناپسند و آداب آن با شرح سى و دو كلمه.
فصل سوم، در مباحث مربوط به آداب و مواعظ و حكمتهاى شايسته براى انسان كه شرايع الهى با آنها هماهنگ است و دلائل حكمت و فلسفه نيز آنها را تاييد مىكنند با شرح چهل و شش كلمه.
بخش سوم پس از شرح صد كلمه در مسائل الحاقى و تكميلى است؛ در دو فصل: فصل اول در بيان اين كه على عليهالسلام جامع همه فضائل انسانى است، فصل دوم در بيان اطلاع آن حضرت از غيبها و نيز در بيان توانايى آن حضرت در انجام كارهاى خارقالعاده اوست. بخش اول را بدان جهت نوشته است كه زمينهاى مناسب براى درك مطالب در ذهن خواننده ايجاد شود و بخش سوم را به عنوان تكملهاى براى شرح كلماتى حكمتآميز از اميرالمومنين(ع) آورده كه هر خوانندهاى را به شگفتى مىاندازد. شارح از آن جا كه صد كلمه را به سه موضوع تقسيم كرده، نظم انتخابى جاحظ را بر هم زده است. شيوه شرح عرفانى و حكيمانه است.
شرح عبدالوهاب
اين صد كلمه را شخص ديگرى به نام عبدالوهاب شرح كرده است و در آغاز هر كلمه نوشته است: قال اميرالمومنين(ع) و در پايان شرح مىگويد: و الصلوه و السلام الاتمّان الاكملان على سيدنا محمد و آله و اصحابه اجمعين. مولفه و محرّره عبدالوهاب رحمه الله ولد خواجه اميرادنه و هو ابراهيم بن پيرپاشا؛ تمت. اين شرح به عربى است.
مطلوب كل طالب
اين رساله به ابوالفتح ايل ارسلان(م:حدود568ق.) و يا فرزند او، ابوالقاسم محمود بن ايل ارسلان(م:589ق.) تقديم شده است. بنابراين بايد تاريخ تألیف آن را ميانه سالهاى 551ق. و 568ق. دانست.
رشيد وطواط در اين كتاب صد كلمهاى را كه جاحظ از كلام على عليهالسلام انتخاب كرده بود، به تازى و پارسى شرح كرده و از خود دو بيت شعر(قطعه) در همان معنى مىآورد.
اين كتاب از هر جهت رسالهاى ارجمند و گرانقدر و در نوع خود كمنظير است و مولفان متون فارسى بسيارى از ابيات آن را آرايش سخن خود كردهاند و حضور اغلب آنها در امثال و حكم دهخدا، نشانه حضورشان در زبان و ادب فارسى است.
اما پس از رشيد نيز افرادى و هر يك به گونهاى كار او را دنبال كردند كه از آن جمله مىتوان، به ابن ميثم فوقالذكر اشاره كرد.
عبدالوهاب، پس از ابن ميثم به شرح صد كلمه دست زده است كه مشخصات و تاريخ حيات او بدرستى دانسته نيست.
از مقايسه شرح عبدالوهاب با مطلوب كل طالب و دستنوشتههايى كه از آن در دست است، مىتوان دريافت كه شارح مذكور به زبان و ادب فارسى آشنا بوده و در شرح موجز و عارفانه خود به شرح رشيد وطواط نظر داشته است، چنانكه سخنش در موارد بسيارى ترجمه كلام وطواط يا نزديك به آن گشته است.
رشيد وطواط در مقدمه شرح خود مىنويسد: اما بعد، چنين گويد محمد بن محمد بن عبدالجليل العمرى الكاتب الرشيد...كه اميرالمومنين على ابن ابىطالب صلوات الله عليه و على اولاده الطيبين الطاهرين با آنكه امام اخيار و قدوه ابرار و سيد فتيان و مقدم شجعان بود فصاحتى داشت كه عقود جواهر از انفاس او در غيرتاند و نجوم زواهر از الفاظ او در حيرت و عمرو بن بحر الجاحظ، رحمه الله عليه، كه در كمال براعت و وفور بلاغت، نادره اين امت و اعجوبه اين ملت بوده، از مجموع كلام اميرالمومنين على بن ابىطالب كرم الله وجهه كه جمله بدايع غرر و روايع درر است، صد كلمه اختيار كرده است و هر كلمهاى از آن برابر هزار كلمه داشته، و به خط خويش نبشته، و خلق را يادگار گذاشته، واجب ديدم من بنده كه پرورده خاندان و پديدآورده دودمان مجلس عالى خداوند و خداوند زاده، شاه معظم عادل....سلطان ابوالقاسم محمودبن خوارزمشاه ايل ارسلان بن خوارزمشاه...ام، آن صد كلمه را به رسم خدمت خزانه كتب معموره او...به دو زبان تازى و پارسى تفسير كردن و در آخر تفسير هر كلمه دو بيت شعر از منشآت خويش كه مناسب آن كلمه باشد آوردن، فقط تا فائده آن عامتر و منفعت آن تامتر باشد و هر دو فريق، هم ارباب نظم و هم اصحاب نثر، در مطالعه آن رغبت نمايند.
وضعيت كتاب
نسخه حاضر در برنامه مشتمل بر پاورقىهايى مصحح؛ محدث اُرموى و فهرست موضوعات كتاب در انتهاى جزء نخست، فهرست كلمات امام در انتهاى جزء دوم و متون احاديث طبق شماره ترتيب كتاب در انتهاى جزء سوم مىباشد. در پايان كتاب نيز فهرستهاى ذيل به اهتمام ميرهاشم محدث درج گرديده است:
فهرست رجال، طوائف و جماعات، امكنه و نيز كتب.
شرح صد كلمه ابن ميثم توسط آقاى عبدالعلى صاحبى به فارسى ترجمه و توسط بنياد پژوهشهاى آستان قدس رضوى منتشر شده است.
منابع
1- جعفرى، محمد مهدى، دائرۀ المعارف تشيع، ج9، ص548-549.
2- مقدمه محدث ارموى بر كتاب.
3- سايت aftab.ir، 22/3/1389.
4- متن كتاب.
5- جهانبخش، جويا، پژوهش و حوزه، پاييز1380، ش7، ص81-118.
6- مطلوب كل طالب، تصحيح و تعليقات دكتر محمود عابدى، مقدمه مصحح، بنياد نهجالبلاغه، چاپ سوم، 1386.